short part
سالها تلاش و بیخوابیِ بازرس جئون هنوز به هیچ نتیجهای نرسیده بود...
پروندهی قتلهای دولتی هر ماه سنگینتر میشد و هیچکس تا به حال، جونگکوک رو انقدر کلافه و ناتوان ندیده بود!!
دستگیری "یونگی" مثل رویایی غیرممکن بود...
یونگی ، مثل پروانهی کمیابی بود که هربار با زیرکی از چنگش فرار میکرد!
اما جونگکوک کِی میفهمید ، کسی که به عنوان مشاور کنارش میایسته و سیگارش رو براش روشن میکنه ، همون پروانهی دست نیافتنیه؟!
پروندهی قتلهای دولتی هر ماه سنگینتر میشد و هیچکس تا به حال، جونگکوک رو انقدر کلافه و ناتوان ندیده بود!!
دستگیری "یونگی" مثل رویایی غیرممکن بود...
یونگی ، مثل پروانهی کمیابی بود که هربار با زیرکی از چنگش فرار میکرد!
اما جونگکوک کِی میفهمید ، کسی که به عنوان مشاور کنارش میایسته و سیگارش رو براش روشن میکنه ، همون پروانهی دست نیافتنیه؟!
۵۴.۷k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.