❤️🔥 مافیای خشن من ❤️🔥
Part: 19
ات صورت ریچارد رو شست و به بالای ابروش چسب زخم زد که اخ کوچیکی از دهن ریچارد بیرون آمد
ریچارد: اخخخ
ات: ببخشید (شرمنده😔)
ریچارد: بهت که گفتم اشکالی نداره دیگه معذرت خواهی نکن اوکی
ات: اوکی(😊)
فیلیکس: راستی شما هم دیگه رو میشناسین؟
ات: اره
فیلیکس: اوکی... خوب بیا این کار گروه ها رو تمام کنیم
ریچارد: چه گروهی؟
فیلیکس از اونجایی که از اول کلاس بودی باید همه اینا رو بدونی(مسخره)
ریچارد: خوب کار داشتم
فیلیکس: اوکی برای رقص باله دونفره... خوب دخترا کی میخواد با ریچارد هم گروهی بشه
همه دستشون رو بالا بردن(البته دخترا🙋🏻♀️🙋🏻♀️🙋🏻♀️🙋🏻♀️)
فیلیکس: امممم.. خوب الان چی کار کنیم...(در حال فکر کردن) اهان ریچارد خودت انتخاب کن کی همگروه باشه
ریچارد: هه معلومه ات (لبخند)
* بچه ها نکته ین ها از ریچارد خوشش اومده و الان با حرص داره به ات نگاه کنم*((دوباره نکته ین ها به کوک خیانت می کنه اما کوک خبر ندارم و اون هر پسر جذابی رو می بینه میخواد اون رو عاشق خودش بکنه و اون از کس دیگه خوشش نیاد))
فیلیکس: اوکی بقیه هم انتخاب کنن
نانسی: من جین
ین ها: من یوگی
میا: منم جیهوپ
نانسی: استاد نامجون موند پس نامجون هم با من
فیلیکس: اوکی خوب ات هم با من میرقصه
میا، نانسی و ین ها باهم: چــــــــــــی چرا؟
فیلیکس چون باید من با یکی تمرین کنم تا یاد بگیرید ات موافقی
ات: نه
ین ها: هه(😏) استاد حتما بلد نیست من با شما تمرین کنم
ات: هه(😏) نظرم عوض شد قبول می کنم
فیلیکس: اوکی... خوب بچه ها کلاس امروز تموم شد میتونید برید فردا میبینمتون
همه خداحافظی کردم و به سمت خونه هاشون رفتن ات و ریچارد هم با هم رفتند
ات: راستی یه گوشی به من بدهکاری
ریچارد: چرا؟
ات: چون به خاطر تو عصبی شدم و گوشی رو پرت کردم که شکست
ریچارد: اوکی
داشتیم با هم میرفتیم که گوشی ریچارد زنگ خورد و ریچارد جوان داد
ریچارد:......
بچه ها من الان ۱۹ تا پارت گذاشتم ولی هنوز یک روز تموم نشده تو داستان خودم تازه متوجه شدم😁
شرط پارت ۲۰
لایک: ۲۰
کامنت: ۲۰
اینو طولانی نوشتم ولی بقیه را کم می نویسم😁😁😁😁😁
ات صورت ریچارد رو شست و به بالای ابروش چسب زخم زد که اخ کوچیکی از دهن ریچارد بیرون آمد
ریچارد: اخخخ
ات: ببخشید (شرمنده😔)
ریچارد: بهت که گفتم اشکالی نداره دیگه معذرت خواهی نکن اوکی
ات: اوکی(😊)
فیلیکس: راستی شما هم دیگه رو میشناسین؟
ات: اره
فیلیکس: اوکی... خوب بیا این کار گروه ها رو تمام کنیم
ریچارد: چه گروهی؟
فیلیکس از اونجایی که از اول کلاس بودی باید همه اینا رو بدونی(مسخره)
ریچارد: خوب کار داشتم
فیلیکس: اوکی برای رقص باله دونفره... خوب دخترا کی میخواد با ریچارد هم گروهی بشه
همه دستشون رو بالا بردن(البته دخترا🙋🏻♀️🙋🏻♀️🙋🏻♀️🙋🏻♀️)
فیلیکس: امممم.. خوب الان چی کار کنیم...(در حال فکر کردن) اهان ریچارد خودت انتخاب کن کی همگروه باشه
ریچارد: هه معلومه ات (لبخند)
* بچه ها نکته ین ها از ریچارد خوشش اومده و الان با حرص داره به ات نگاه کنم*((دوباره نکته ین ها به کوک خیانت می کنه اما کوک خبر ندارم و اون هر پسر جذابی رو می بینه میخواد اون رو عاشق خودش بکنه و اون از کس دیگه خوشش نیاد))
فیلیکس: اوکی بقیه هم انتخاب کنن
نانسی: من جین
ین ها: من یوگی
میا: منم جیهوپ
نانسی: استاد نامجون موند پس نامجون هم با من
فیلیکس: اوکی خوب ات هم با من میرقصه
میا، نانسی و ین ها باهم: چــــــــــــی چرا؟
فیلیکس چون باید من با یکی تمرین کنم تا یاد بگیرید ات موافقی
ات: نه
ین ها: هه(😏) استاد حتما بلد نیست من با شما تمرین کنم
ات: هه(😏) نظرم عوض شد قبول می کنم
فیلیکس: اوکی... خوب بچه ها کلاس امروز تموم شد میتونید برید فردا میبینمتون
همه خداحافظی کردم و به سمت خونه هاشون رفتن ات و ریچارد هم با هم رفتند
ات: راستی یه گوشی به من بدهکاری
ریچارد: چرا؟
ات: چون به خاطر تو عصبی شدم و گوشی رو پرت کردم که شکست
ریچارد: اوکی
داشتیم با هم میرفتیم که گوشی ریچارد زنگ خورد و ریچارد جوان داد
ریچارد:......
بچه ها من الان ۱۹ تا پارت گذاشتم ولی هنوز یک روز تموم نشده تو داستان خودم تازه متوجه شدم😁
شرط پارت ۲۰
لایک: ۲۰
کامنت: ۲۰
اینو طولانی نوشتم ولی بقیه را کم می نویسم😁😁😁😁😁
۱۷.۳k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.