پارت = ۲۰
تقاص دوستی
٪بهتره بخونیش ، درباره جیمینه ، انگار بدجوری زمین خورده .
پوشه رو باز کردم و خوندم .
_هی نتونسته دوتا بچه رو کنترل کنه .(
٪بچه نیستن ولی درکل نتونسته این کارم درست انجام بده .
_فکرنمیکردم به خاطر یه دختر اینکارو انجام بده . چجوری از دستش فرار کرده اصلا این بچه که تو چشای کسی نمیتونه نگاه بکنه چجوری از دست جیمین فرار کرده ؟(دوستان این اطلاعات توی پوشه بود )
تهیونگ به مبل تکیه داد و گفت .
٪تنها نبوده انگار یکی دیگه فراریش داده الانم باهاشه .
_کی ؟ تو پدشه نیست . اطلاعاتشو برام بیار .
تهیونگ از اتاق رفت بیرون و بعد از ۵ دقیقه برگشت با یه پوشه دیگه . پوشه رو گرفت سمتم .
پوشه رو باز کردم ، این بچه چرا یه حس عجیب بهم میده ؟
خندیدم و سرمو انداختم پایین بعدش به تهیونگ نگاه کردم .
_بهتره یه قرار برای دیدن جیمین بزاری .
ادامه دارد ........
٪بهتره بخونیش ، درباره جیمینه ، انگار بدجوری زمین خورده .
پوشه رو باز کردم و خوندم .
_هی نتونسته دوتا بچه رو کنترل کنه .(
٪بچه نیستن ولی درکل نتونسته این کارم درست انجام بده .
_فکرنمیکردم به خاطر یه دختر اینکارو انجام بده . چجوری از دستش فرار کرده اصلا این بچه که تو چشای کسی نمیتونه نگاه بکنه چجوری از دست جیمین فرار کرده ؟(دوستان این اطلاعات توی پوشه بود )
تهیونگ به مبل تکیه داد و گفت .
٪تنها نبوده انگار یکی دیگه فراریش داده الانم باهاشه .
_کی ؟ تو پدشه نیست . اطلاعاتشو برام بیار .
تهیونگ از اتاق رفت بیرون و بعد از ۵ دقیقه برگشت با یه پوشه دیگه . پوشه رو گرفت سمتم .
پوشه رو باز کردم ، این بچه چرا یه حس عجیب بهم میده ؟
خندیدم و سرمو انداختم پایین بعدش به تهیونگ نگاه کردم .
_بهتره یه قرار برای دیدن جیمین بزاری .
ادامه دارد ........
۳.۹k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.