- عاشقت شدم که وقتی پاییز شد، و هر کسی رفت تویِ لاکِ خودش
- عاشقت شدم که وقتی پاییز شد، و هر کسی رفت تویِ لاکِ خودش ،
کسی باشد که هوای این بی قراریام را داشته باشد..
عاشقت شدم که صبحهایِ ابری بهانهیِ لبخند باشی..
که صدایت طعنه بزند به خشخشِ برگها..
عاشقت شدم که شعرهایم مخاطبِ خاص داشته باشند ..
و آدمها من و تو را با هم ورق بزنند..
آن روز من به دلهرههایِ بعد از نبودنت فکر نکردم..
دلم خواست عاشقت شوم ، تا رنگ فصلها را ما تعیین کنیم..
کسی باشد که هوای این بی قراریام را داشته باشد..
عاشقت شدم که صبحهایِ ابری بهانهیِ لبخند باشی..
که صدایت طعنه بزند به خشخشِ برگها..
عاشقت شدم که شعرهایم مخاطبِ خاص داشته باشند ..
و آدمها من و تو را با هم ورق بزنند..
آن روز من به دلهرههایِ بعد از نبودنت فکر نکردم..
دلم خواست عاشقت شوم ، تا رنگ فصلها را ما تعیین کنیم..
۴۵۶
۱۲ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.