بازی دو دقیقه توی ... p1
بازی دو دقیقه توی ... p1
# هیونجین #استری_کیدز
( این درخواستی نیست و ایده خودمه )
با ورود اون پسر ، با موهای مشکی بلندش که فر کرده بود ، و همینطور بوی عطری که داشت مثل همیشه حواس همهی ما دخترارو به خودش جذب کرد
این پسر واقعا فوق العاده زیبا و خواستنی بود در کنار اون خیلیم شخصیت خوبی داشت
کل دخترای کلاس که منم جزئی از اون هام به این پسر علاقه داشتن البته خیلی ها بهش اعتراف کرده اما اون ردشون کرد
نگاهم روی اون بود که با گذاشتن دستی روی شونه ام حواسم پرت شد
ههسو ؛ هی دختر .. خوردیش با نگاهت
ا.ت؛ خودتم محوش میشی بعضی وقت ها
شونه ای بالا انداخت و به صندلی پشتش تکیه کرد
ههسو : خب بعضی وقت ها اون پسر واقعا منحصر به فرده
نگاهم رو ازش گرفتم و دوباره به هوانگ هیونجین نگاه کردم
درست میگفت اون واقعا منحصر به فرد بود
با دیدن یکی از پسرا که جلوی تخته بود نگاهمون بهش جذب شد
جونگ سوک : خب خب .. من امشب یه پارتی، تولد ۱۸ سالگیم رو دارم ، و از شما میخوام که دعوتم رو قبول کنید و ساعت ۸ بیاین خونمون
شروع به پخش کردن کارت های دعوت شد
روی کارت ها آدرس و زمانش نوشته شده بود نگاهی به کارت کردم و بعد به ههسو
ا.ت : بریم
ههسو : از اونجایی که * با سر به هیونجین اشاره کرد * این جناب میره پس قطعا باید بریم !!
لبخند شیطونی زدم
ا.ت ؛ ایول
* گذر زمان *
همراه با ههسو وارد خونه شدیم ، کل بچه های کلاس بودن و آخرین نفری که رسیده بود ، ما بودیم
با دیدن هیونجین که بیشتر از هرروزی که میدیدمش زیبا شده بود قلبم لرزید ..
سرش رو چرخاند و به من نگاه کرد لبخندی زد و ادامه نوشیدنیشو خورد
دور هم جمع شده بودیم که با شنیدن صدای جونگسوک نگاهمون بهش دوخته شد
جونگسوک : حالا وقت یه بازی سرگرم کنندهاس رفقا
ههسو: چجور بازی ای بکنیم ؟
جونگسوک ؛ جرعت حقیقت خوبه ؟
با قرار گرفتن صدای هیونجین زود نگاهمو دادم بهش
هیونجین ؛ من یه بازی دیگه ای میدونم که هیجانانگیز تره * پوزخند*
مارکو ؛ چجور بازی ایه
هیونجین : بازی اینجوریکه ما توی کاغذ شماره مینویسیم و توی ظرف های مختلفی قرارشون میدیم ، دوتا ظرف یکیش برای دخترا و یکیش برای پسرا عددی که با عدد جنس مخالف یکی باشه باید دوتاشون برن * با انگشتش به سرویس بهداشتی اشاره کرد * اونجا و * پوزخندی کشیده * دو دقیقه باید تنها اونجا بمونن !
این بازی ، همه موافقت کردن ، یک بازی کاملا منحرفانه ای بود !
هممون موافقت کردیم و بازی رو شروع کردیم هممون کاغذ هارو برداشتیم کاغد ها تا شده بود و هیچکس نمیدونست شماره چنده
تا الان که من با کسی شماره ام یکی نشده بود و راحت بودم نوبت هیونجین بود که به شمارش نگاه کرد
هیونجین : شماره ۱۲
# هیونجین #استری_کیدز
( این درخواستی نیست و ایده خودمه )
با ورود اون پسر ، با موهای مشکی بلندش که فر کرده بود ، و همینطور بوی عطری که داشت مثل همیشه حواس همهی ما دخترارو به خودش جذب کرد
این پسر واقعا فوق العاده زیبا و خواستنی بود در کنار اون خیلیم شخصیت خوبی داشت
کل دخترای کلاس که منم جزئی از اون هام به این پسر علاقه داشتن البته خیلی ها بهش اعتراف کرده اما اون ردشون کرد
نگاهم روی اون بود که با گذاشتن دستی روی شونه ام حواسم پرت شد
ههسو ؛ هی دختر .. خوردیش با نگاهت
ا.ت؛ خودتم محوش میشی بعضی وقت ها
شونه ای بالا انداخت و به صندلی پشتش تکیه کرد
ههسو : خب بعضی وقت ها اون پسر واقعا منحصر به فرده
نگاهم رو ازش گرفتم و دوباره به هوانگ هیونجین نگاه کردم
درست میگفت اون واقعا منحصر به فرد بود
با دیدن یکی از پسرا که جلوی تخته بود نگاهمون بهش جذب شد
جونگ سوک : خب خب .. من امشب یه پارتی، تولد ۱۸ سالگیم رو دارم ، و از شما میخوام که دعوتم رو قبول کنید و ساعت ۸ بیاین خونمون
شروع به پخش کردن کارت های دعوت شد
روی کارت ها آدرس و زمانش نوشته شده بود نگاهی به کارت کردم و بعد به ههسو
ا.ت : بریم
ههسو : از اونجایی که * با سر به هیونجین اشاره کرد * این جناب میره پس قطعا باید بریم !!
لبخند شیطونی زدم
ا.ت ؛ ایول
* گذر زمان *
همراه با ههسو وارد خونه شدیم ، کل بچه های کلاس بودن و آخرین نفری که رسیده بود ، ما بودیم
با دیدن هیونجین که بیشتر از هرروزی که میدیدمش زیبا شده بود قلبم لرزید ..
سرش رو چرخاند و به من نگاه کرد لبخندی زد و ادامه نوشیدنیشو خورد
دور هم جمع شده بودیم که با شنیدن صدای جونگسوک نگاهمون بهش دوخته شد
جونگسوک : حالا وقت یه بازی سرگرم کنندهاس رفقا
ههسو: چجور بازی ای بکنیم ؟
جونگسوک ؛ جرعت حقیقت خوبه ؟
با قرار گرفتن صدای هیونجین زود نگاهمو دادم بهش
هیونجین ؛ من یه بازی دیگه ای میدونم که هیجانانگیز تره * پوزخند*
مارکو ؛ چجور بازی ایه
هیونجین : بازی اینجوریکه ما توی کاغذ شماره مینویسیم و توی ظرف های مختلفی قرارشون میدیم ، دوتا ظرف یکیش برای دخترا و یکیش برای پسرا عددی که با عدد جنس مخالف یکی باشه باید دوتاشون برن * با انگشتش به سرویس بهداشتی اشاره کرد * اونجا و * پوزخندی کشیده * دو دقیقه باید تنها اونجا بمونن !
این بازی ، همه موافقت کردن ، یک بازی کاملا منحرفانه ای بود !
هممون موافقت کردیم و بازی رو شروع کردیم هممون کاغذ هارو برداشتیم کاغد ها تا شده بود و هیچکس نمیدونست شماره چنده
تا الان که من با کسی شماره ام یکی نشده بود و راحت بودم نوبت هیونجین بود که به شمارش نگاه کرد
هیونجین : شماره ۱۲
۱.۳k
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.