وقتی با دوست پسرت دعوات میشه pاخر
علیرضا:عشقم ببخشید
قربون ریختت برم ببخشید
ا/ت:نمیخوام برو بیرون
علیرضا:باش میرم بیرون ولی ببینم کی تحمل میکنه
ا/ت:بروووووووو
علیرضا با یه ساک کوچیک رفت بیرون فاک چراا همچین جیزی گفتممممممممممم من شبا بدون علیرضا خوابم نمیبره
رفتم دست و صورتمو شستم رفتم تو تخت خوابم نمبرد
ویو سوگنگ:رفتم سمت هتل و اتاق گرفتم و رفتم رو تخت من به کوچولوم احتیاج داشتم تا بخوابم فاک نمیتونمممممممممم من به عشقم احتیاج دارم به نیم ساعت دیدن روتین پوستش که داشت قبل خواب بهم توضیح میداد احتیاج دارم
چند روز قبل:
علیرضا:بیا بکپییم
ا/ت:نگاه کن هنوز تونرم نزدم
علیرضا:بیا دیگه ول کن
ا/ت: پوستم خراب شه تو مسئولی
و با همین فکر و خیال خوابم برد
ویوا/ت:با چشمای که گریه زیرشون خشک شده بود از خواب بلند شدم دست روم شستم فقط گریه میکردم
ویو سوگنگ:از خواب بلند شدم نمیتونم باید فردا برم ازش معذرت یخوام
رفتم یه کادو گردنبند گرفتم و یه دسته گل برم معذرت خواهی کنم به امید بخشش رفتم سمت خونه در زدم
ا/ت:با گریه: کیه
علیرضا:منم
ا/ت:چی میخوای
علیرضا:بیا با هم حرف بزنیم
ا/ت در باز کرد تمام بدنش بی جون بود انگار هیچی نخورده بود
علیرضا:چیزی نخوردی
ا/ت:نه اوکیم
علیرضا:وایسا یه چیز درست کنم
رفتم سریع یه نودل درست کردم براش آوردم
علیرضا:بخور
ا/ت:نمیخورم
دهنشو باز کردم کردم تو دهنش
علیرضا: میخوری یا همین جوری کنم تو دهنت
ا/ت: میخورم باش
علیرضا: ببخشید من نمیخواستم بغلش کنم
یه دفعه بغلم کرد
ا/ت:منم معذرت میخوام ببخشید
بوسش کردم
علیرضا:عاشقتم
همه رو گذاشتم عشق کنید😂❤️
قربون ریختت برم ببخشید
ا/ت:نمیخوام برو بیرون
علیرضا:باش میرم بیرون ولی ببینم کی تحمل میکنه
ا/ت:بروووووووو
علیرضا با یه ساک کوچیک رفت بیرون فاک چراا همچین جیزی گفتممممممممممم من شبا بدون علیرضا خوابم نمیبره
رفتم دست و صورتمو شستم رفتم تو تخت خوابم نمبرد
ویو سوگنگ:رفتم سمت هتل و اتاق گرفتم و رفتم رو تخت من به کوچولوم احتیاج داشتم تا بخوابم فاک نمیتونمممممممممم من به عشقم احتیاج دارم به نیم ساعت دیدن روتین پوستش که داشت قبل خواب بهم توضیح میداد احتیاج دارم
چند روز قبل:
علیرضا:بیا بکپییم
ا/ت:نگاه کن هنوز تونرم نزدم
علیرضا:بیا دیگه ول کن
ا/ت: پوستم خراب شه تو مسئولی
و با همین فکر و خیال خوابم برد
ویوا/ت:با چشمای که گریه زیرشون خشک شده بود از خواب بلند شدم دست روم شستم فقط گریه میکردم
ویو سوگنگ:از خواب بلند شدم نمیتونم باید فردا برم ازش معذرت یخوام
رفتم یه کادو گردنبند گرفتم و یه دسته گل برم معذرت خواهی کنم به امید بخشش رفتم سمت خونه در زدم
ا/ت:با گریه: کیه
علیرضا:منم
ا/ت:چی میخوای
علیرضا:بیا با هم حرف بزنیم
ا/ت در باز کرد تمام بدنش بی جون بود انگار هیچی نخورده بود
علیرضا:چیزی نخوردی
ا/ت:نه اوکیم
علیرضا:وایسا یه چیز درست کنم
رفتم سریع یه نودل درست کردم براش آوردم
علیرضا:بخور
ا/ت:نمیخورم
دهنشو باز کردم کردم تو دهنش
علیرضا: میخوری یا همین جوری کنم تو دهنت
ا/ت: میخورم باش
علیرضا: ببخشید من نمیخواستم بغلش کنم
یه دفعه بغلم کرد
ا/ت:منم معذرت میخوام ببخشید
بوسش کردم
علیرضا:عاشقتم
همه رو گذاشتم عشق کنید😂❤️
۴.۹k
۰۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.