تک پارتی از جونگکوک🛐🔥🫦
<تک پارتی>
موقعیت: دلت درد میکنه
(ویو ا/ت)
ساعت 02:36 بود
دلم بد جور درد میکرد اما نمیخواستم جونگکوک رو بیدار کنم آخه مثل یه بچه خرگوش آروم خوابیده بود:) اما از یه طرف خواب سنگینی نداشت و اگه من از رو تخت بلند شم با تکون ها میفهمید من نیستم و بیدار میشد جه برسه به تلق تلوق کردن و باز و بسته کردن در، انقد درد داشتم نتونستم تحمل کنم و شروع به گریه کردم:)
جونگکوک: چیشده شیر موزم؟(خوابآلود)
ا/ت: (چرخید و جونگکوک رو بغل کرد و با گریه گفت) کوکی دلم خیلی بد درد میکنههههه(گریهT○T)[منم همینطور ا/ت منم همینطور]
جونگکوک:(وقتی صدای ا/ت رو شنید و متوجه شد ا/ت داره گریه میکنه خواب از سرش پرید، آروم گفت) هششش... گریه نکن خب؟:) من اینجام باشه؟:) گریه نکن وایسا الان برمیگردم
◇بعد چند مین◇
(تو یه دستش برچسب های گرم کن بود<کیدرامرا میدونن> و اون دستش یه پیش دستی که توش یه لیوان آب ولرم و یه قرص بود ، داد که ا/ت اون رو بخوره)
ا/ت : ممنون(با بغض)
جونگکوک: (ا/ت قرص رو خورد منم پیرهنش رو دادم بالا و چسب رو به قسمت زیر شکمش زدم تا یکم حالش خوب بشه ، روی تخت دراز کشید و به ا/ت اشاره کرد که اونم پیشش بخوابه و آروم شکمش رو ماساژ داد)[نیازمند یک عدد جونگکوکT○T...البته داداشش هم بود حله😔👍🏻🙂]
ا/ت: (بعد نیم ساعت خوابش برد جونگکوک که دید خوابش برده صمیمانه تر بغلش کرد و اونو بیشتر تو بغلش کشید:)
جونگکوک:(بعد چند مین خود کوک هم خوابش برد و دوتا خرگوش کنار هم خوابیدین:)
وای درخواستت کیوت بودT○T فکر نمیکردم چنین چیزی ازش دربیارم:)
ممنون از اینکه حمایت میکنی🫶🏻✨️🫂
موقعیت: دلت درد میکنه
(ویو ا/ت)
ساعت 02:36 بود
دلم بد جور درد میکرد اما نمیخواستم جونگکوک رو بیدار کنم آخه مثل یه بچه خرگوش آروم خوابیده بود:) اما از یه طرف خواب سنگینی نداشت و اگه من از رو تخت بلند شم با تکون ها میفهمید من نیستم و بیدار میشد جه برسه به تلق تلوق کردن و باز و بسته کردن در، انقد درد داشتم نتونستم تحمل کنم و شروع به گریه کردم:)
جونگکوک: چیشده شیر موزم؟(خوابآلود)
ا/ت: (چرخید و جونگکوک رو بغل کرد و با گریه گفت) کوکی دلم خیلی بد درد میکنههههه(گریهT○T)[منم همینطور ا/ت منم همینطور]
جونگکوک:(وقتی صدای ا/ت رو شنید و متوجه شد ا/ت داره گریه میکنه خواب از سرش پرید، آروم گفت) هششش... گریه نکن خب؟:) من اینجام باشه؟:) گریه نکن وایسا الان برمیگردم
◇بعد چند مین◇
(تو یه دستش برچسب های گرم کن بود<کیدرامرا میدونن> و اون دستش یه پیش دستی که توش یه لیوان آب ولرم و یه قرص بود ، داد که ا/ت اون رو بخوره)
ا/ت : ممنون(با بغض)
جونگکوک: (ا/ت قرص رو خورد منم پیرهنش رو دادم بالا و چسب رو به قسمت زیر شکمش زدم تا یکم حالش خوب بشه ، روی تخت دراز کشید و به ا/ت اشاره کرد که اونم پیشش بخوابه و آروم شکمش رو ماساژ داد)[نیازمند یک عدد جونگکوکT○T...البته داداشش هم بود حله😔👍🏻🙂]
ا/ت: (بعد نیم ساعت خوابش برد جونگکوک که دید خوابش برده صمیمانه تر بغلش کرد و اونو بیشتر تو بغلش کشید:)
جونگکوک:(بعد چند مین خود کوک هم خوابش برد و دوتا خرگوش کنار هم خوابیدین:)
وای درخواستت کیوت بودT○T فکر نمیکردم چنین چیزی ازش دربیارم:)
ممنون از اینکه حمایت میکنی🫶🏻✨️🫂
۱۳.۹k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.