وقتی همسایشون میشی...
وقتی همسایشون میشی...
pt2
(ویو ات)
الان چند روزه که اون پسرا اومدن تو اون خونه...تا حالا حتی بیرونم نیومدن...نمیدونم چطوری همش خونن...خیلی راجبشون کنجکاوم
رو مبل لم داده بودم داشتم فیلم میدیدم که زنگ درو زدن
رفتم بازش کردم یکی از اون پسرا بود
+س...س...سلام
جونگکوک : سلام...چیز یخ دارید؟
+اره الان براتون میارم
خیلی هیکل خوبی داشت اما نمیدونم چرا ماسک زده بود...یخو بهش دادم که یه لحظه چشمم به دستش افتاد...تتو داشت...دقیقا عین تتو های جونگکوک تو گروه بی تی اس...موهاشم خیلی شبیه بود
+چیز...شما خیلی شبیه یکی از اعضای بی تی اسید...جونگکوک
جونگکوک : (زیر لب)چون خودمم
+چیزی گفتید؟
جونگکوک : چیز...ا...اره همه همینو بهم میگن...راستش چون خیلییی طرفدارشم مثل اون دستمو این مدل تتو کردم
+اهان...منم طرفدارشم
جونگکوک : واقعا؟تو آرمی هستی؟
+اوهوم...حتی بایسم جونگکوکم هست
جونگکوک : واقعا؟منم همینطور...از چیش خوشت میاد؟
+از همه چیش...دوست داشتم یه دوست پسر مثل اون داشته باشم
جونگکوک : واقعا؟
+اره
(ویو جونگکوک)
از دختره خداحافظی کردم و رفتم خونه
جین : پسرم رفته بودی دوتا یخ بیاری سه ساعته اون پایین چیکار میکنی
جونگکوک : با اون دختره حرف میزدم...راستش انگاری آرمیه...تازه بایسشم منم
جیمین : جدی؟اوهااا...پس با یه آرمی همسایه شدیم...خوش بحالمون...کاش میشد بریم بهش بگیم کی هستیم بعد باهاش دوست شیم (ادمین:پسر مهربون و کیوتم...بیا بریم خودم باهم آشناتون کنم)
(ویو ات)
یه پسر تو خونه ی روبروی ما زندگی میکنه...خیلی بهم لطف داره دقیقا نمیدونم چرا...اومد و برام میوه آورد...میوه ها رو تمیز کردم خواستم بزارم تو یه ظرف اما اون ظرفو داده بودم به اون پسره...یخو تو اون بهش دادم...رفتم تا ظرفو بیارم که شنیدم داشتن در مورد من حرف میزدن
تهیونگ : راستش وقتی داشتیم اسباب کشی میکردیم از اون پسره تو خونه ی روبرویی شنیدم که گفت نگرانه اون دختره تنها با چندتا پسر همسایه شه و دوسش داره...اون دختر خوشگله؟
جونگکوک : اوهوم خیلی خوشگله...راستش فک نمیکنم اون پسره تایپ ایده آلش باشه
جین : چرا؟
جونگکوک : چون گفت دوست داره یکی مثل من دوست پسرش باشم
نامجون : یعنی چی گفت یکی مثل تو؟
جونگکوک : خب گفت یکی مثل جونگکوک از گروه بی تی اس خب منم جونگکوک از گروه بی تی اسم...مگه یادتون رفته ما بی تی اسیم
خیلی تعجب کردم...منظورش چیه ما بی تی اسیم...یعنی من الان با بی تی اس همسایه شدم؟
ادامه دارد....
pt2
(ویو ات)
الان چند روزه که اون پسرا اومدن تو اون خونه...تا حالا حتی بیرونم نیومدن...نمیدونم چطوری همش خونن...خیلی راجبشون کنجکاوم
رو مبل لم داده بودم داشتم فیلم میدیدم که زنگ درو زدن
رفتم بازش کردم یکی از اون پسرا بود
+س...س...سلام
جونگکوک : سلام...چیز یخ دارید؟
+اره الان براتون میارم
خیلی هیکل خوبی داشت اما نمیدونم چرا ماسک زده بود...یخو بهش دادم که یه لحظه چشمم به دستش افتاد...تتو داشت...دقیقا عین تتو های جونگکوک تو گروه بی تی اس...موهاشم خیلی شبیه بود
+چیز...شما خیلی شبیه یکی از اعضای بی تی اسید...جونگکوک
جونگکوک : (زیر لب)چون خودمم
+چیزی گفتید؟
جونگکوک : چیز...ا...اره همه همینو بهم میگن...راستش چون خیلییی طرفدارشم مثل اون دستمو این مدل تتو کردم
+اهان...منم طرفدارشم
جونگکوک : واقعا؟تو آرمی هستی؟
+اوهوم...حتی بایسم جونگکوکم هست
جونگکوک : واقعا؟منم همینطور...از چیش خوشت میاد؟
+از همه چیش...دوست داشتم یه دوست پسر مثل اون داشته باشم
جونگکوک : واقعا؟
+اره
(ویو جونگکوک)
از دختره خداحافظی کردم و رفتم خونه
جین : پسرم رفته بودی دوتا یخ بیاری سه ساعته اون پایین چیکار میکنی
جونگکوک : با اون دختره حرف میزدم...راستش انگاری آرمیه...تازه بایسشم منم
جیمین : جدی؟اوهااا...پس با یه آرمی همسایه شدیم...خوش بحالمون...کاش میشد بریم بهش بگیم کی هستیم بعد باهاش دوست شیم (ادمین:پسر مهربون و کیوتم...بیا بریم خودم باهم آشناتون کنم)
(ویو ات)
یه پسر تو خونه ی روبروی ما زندگی میکنه...خیلی بهم لطف داره دقیقا نمیدونم چرا...اومد و برام میوه آورد...میوه ها رو تمیز کردم خواستم بزارم تو یه ظرف اما اون ظرفو داده بودم به اون پسره...یخو تو اون بهش دادم...رفتم تا ظرفو بیارم که شنیدم داشتن در مورد من حرف میزدن
تهیونگ : راستش وقتی داشتیم اسباب کشی میکردیم از اون پسره تو خونه ی روبرویی شنیدم که گفت نگرانه اون دختره تنها با چندتا پسر همسایه شه و دوسش داره...اون دختر خوشگله؟
جونگکوک : اوهوم خیلی خوشگله...راستش فک نمیکنم اون پسره تایپ ایده آلش باشه
جین : چرا؟
جونگکوک : چون گفت دوست داره یکی مثل من دوست پسرش باشم
نامجون : یعنی چی گفت یکی مثل تو؟
جونگکوک : خب گفت یکی مثل جونگکوک از گروه بی تی اس خب منم جونگکوک از گروه بی تی اسم...مگه یادتون رفته ما بی تی اسیم
خیلی تعجب کردم...منظورش چیه ما بی تی اسیم...یعنی من الان با بی تی اس همسایه شدم؟
ادامه دارد....
۲.۰k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.