پارت ۲

پرش زمانی به خونه ی هیونجین
ویو ات
وای خیلی خوشگل بود
باهم رفتیم سمت اتاق هیونجی گف بشین الان میام
رفت بعد چند مین اومد و یه ظرف دستش بود که توش کوکی بود گف خودم درس کردم شاید خوشمزه نباشه
کیوتتتتتتت
یه کوکی برداشتم و یه گاز زدم گادددددد مزه بهشت می‌دادند ددد
بهش گفتم خیلیییی خوبههههه
ویو هیونجین
واییییییییییی خوشش اومددددد
بعد اینکه کوکی هارو خوندم رفتیم اتاق مخفیم
ویو ات
یه اتاق مخفی داره مثه مننن
یهو گف میام اینجا که از واقعیت دور بشم و با اهنگ خوندن احساساتمو مخفی میکنم
گفتم منم یه اتاق اینجوری دارم و ازش مثه تو استفاده میکنم
گف کسی جز تو نمیدونه میشه به کسی نگی (بایه حالت خیلی کیوت و مظلوم)
گفتم نمیگم
میکروفونو داد دستم و شروع کردم به خوندن
ویو هیونجین
وای صداش خیلی خوبههه
پرش زمانی به ۳ مین بعد اهنگ ات تموم شد و هیونجین شروع کرد به خوندن
ویو ات
وای صداش خیلی گادههه
پرش زمانی به ۳ ساعت بعد
خسته شدیمو روی تخت دراز کشیدیم(تخت توی اتاق مخفی هس)
یهو دیدم که



هیونجین سرشو گذاش روی پام راوی عرررررررررررر
ویو هیونجین
دیدم کلا قرمز شده و لبخند زده زده خودمم خجالت کشیدم و میخواستم سرمو از روی پاش بردارم که
دستشو گذاش رو سرم به نشانه ی اینکه سرمو برندارم
وایییی یعنی اون منو دوس دارههههههههههه عرررررر صب کن تا موقعی خیلی جو گیر نمیشم

ویو ات
میخواس سرشو برداره دستمو گذاشتم رو سرش که برنداره چون جدا از اینکه خیلی جذاب بود واقعا دوسش داشتم چون واقعا مثه من بود (راوی:فک میکنم دارم از کلمه ی واقعا خیلی استفاده میکنم)
گفتم صدات خیلی خوبه
هیونجین:مرسی صدای توهم خیلی خوبه
یه کوکی گذاشتم تو دهنم خیلی خوشمزسسسس
گف دوس داری تک سولو باشی یا گروه داشته باشی
گفتم دوس دارم گروه داشته باشم میخوام گروهم مختلط باشه تا مردم یاد بگیرن که دختر و پسر میتونن دوستای عادی باشن
ویو هیونجین
وای مثه منه اون واقعا کپی من بود ولی ورژن دختر
باید بهش بگم بیشتر باهم قرار بزاریم
هیونجین:باید بیشتر باهم قرار بزاریم
ات:قرار ؟(با خوشحالی عررر)
هیونجین:...