تو میمیری قاتلت منم(پ۱)
اوراراکا:پس این میدوریا کجاست میدوریا میدوریااااا
شوتو:خودتو خسته نکن پیدا نمیشه
باکوگو:دِکو اگه الان بیرون نیای اوراراکا رو یه کاری میکنم
اوراراکا:هی خوشم نیومد
کاناموری:من...من...من نمیدونم یه کاریت میکنم ایزوکو
میدوریا:آه من...من...من رفته...بودم...طبقه ی...آخر...وای ...نفسم...بالا...نمیاد
*باکوگو حمله کرد سمت میدوریا یقه ش رو گرفت*
باکوگو:کدوم گوری بودی نفلهههههه؟
میدوریا: گفتم که...طبقه ی آخر بودم کاچان
باکوگو:منو کاچان صدا نککککککن
میدوریا:باشه کاچان
باکوگو:خفه خون بگیررررررررررر نفلهههههه
اوراراکا:برو بالا....خیله خب آزاد شو
*دکو و باکوگو با سر خوردن زمین*
کاناموری:باکوگو خودت گفتی اگه بیاد بیرون کاریش
نداری
باکوگو: من همچین چیزی نگفتتتتتتتتتم
اوراراکا: برو بالا......خیله خب آزاد شو
*کاناموری و باکوگو با سر خوردن زمین*
اوراراکا:ای وای
باکوگو :چه قلتی کردیییییییییی؟
*اوراراکا و باکوگو ۲ساعت دعوا کردن
اوراراکا:هنوز مونده برو بالا...خیله خب آزاد شو
باکوگو:بگیر بسوزززززززززز
شوتو:بسهههههه خودتونو یکم دیگه میکشید
ادامه دارد...
شوتو:خودتو خسته نکن پیدا نمیشه
باکوگو:دِکو اگه الان بیرون نیای اوراراکا رو یه کاری میکنم
اوراراکا:هی خوشم نیومد
کاناموری:من...من...من نمیدونم یه کاریت میکنم ایزوکو
میدوریا:آه من...من...من رفته...بودم...طبقه ی...آخر...وای ...نفسم...بالا...نمیاد
*باکوگو حمله کرد سمت میدوریا یقه ش رو گرفت*
باکوگو:کدوم گوری بودی نفلهههههه؟
میدوریا: گفتم که...طبقه ی آخر بودم کاچان
باکوگو:منو کاچان صدا نککککککن
میدوریا:باشه کاچان
باکوگو:خفه خون بگیررررررررررر نفلهههههه
اوراراکا:برو بالا....خیله خب آزاد شو
*دکو و باکوگو با سر خوردن زمین*
کاناموری:باکوگو خودت گفتی اگه بیاد بیرون کاریش
نداری
باکوگو: من همچین چیزی نگفتتتتتتتتتم
اوراراکا: برو بالا......خیله خب آزاد شو
*کاناموری و باکوگو با سر خوردن زمین*
اوراراکا:ای وای
باکوگو :چه قلتی کردیییییییییی؟
*اوراراکا و باکوگو ۲ساعت دعوا کردن
اوراراکا:هنوز مونده برو بالا...خیله خب آزاد شو
باکوگو:بگیر بسوزززززززززز
شوتو:بسهههههه خودتونو یکم دیگه میکشید
ادامه دارد...
۱.۹k
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.