تکـپارتـی درخـ★ـواسـتـی

تکـپارتـی درخـ★ـواسـتـی
#هیـسـونـگ
وقـتی میـفهمـه حاملـه ای
•
•
تو اسانسور بودی و فک میکردی که هیسونگ واقعا از این خبر خوشحال میشه خب معلومه هرکسی از این خبر خوشحال میشه مخصوصا هیسونگی که خیلی بچه دوست داره
از اسانسور اودی بیرون رفتی سمت سالنی که معمولا هیسونگ و اعضا توش تمرین میکردن
اروم درو وا کردی که دیدی با اعضا نشستن
و اروم درو وا کردی
ا. ت: سلامم
همه ی اعضا با دیدنت خوشحال شدن و بهت سلام کردن مخصوصا هیسونگ که با دیدنت سریع اومد سمتتو بغلت کرد
ا. ت: هیسونگ میشه یه لحظه بیای بیرون
هیسونگ: چی چرا
ا. ت: کارت دارم خبب
هیسونگ: پسرا من میرم زود برمیگردم
ا. ت دست هیسونگو کشیدو برد بیرون
جی: چرا انقدر مشکوکن
جونگوون: نمیدونم بیاد به ادامه تمرین برسیم
.
هیسونگ: ا. ت چیزی شده
ا. ت: خب..
هیسونگ: داری نگرانم میکنیی
ا. ت: هیسونگ من..
اعضا داشتن دنس میرفتن که با دادی که هیسونگ زد همشون سر جاشون وایسادن
سونو: اون چی بود
نیکی: شبیه صدای هیسونگ بود بیاید بریم ببینیم
اعضا رفتن پیش ا. ت هیسونگ که دیدن هیسونگ ا. ت رو بغل کرده
جونگوون: چیزی شده اخه صد...
هیسونگ: ا. ت حاملس
همین کلمه کافی بود تا بقیه اعضا همزمان دستاشونو بزارم رو دهنشونو جیغ بکشن که که البته جیکم از این خبر غش کرد
~~~~~~~
ببخشید ببخشید واقعا واسه این ببخشید