❤رزخلافکارمن 🖤
پارت ۱۵
آریانا :وارد هواپیما شدیم و رفتیم قسمت وی آی پی چرا مشکی خریدی چی میگم مانتو شلووارو چرا مشکی خریدی خب رنگ دیگه ای هم نداشت خب خودت چرا پوشیدی مگه عزاداری نخیر ی دقیقه بشین باز بهت رو دادام من زندانیت نیستم با من عین آدم حرف بزن من جز خیانتکار آدم نمی بینم کدوم خیانتکار (با داد )هی هیچی نمی گم هی میگه خیانت کار درست حرف بزن آریانا وگرنه خودت می دونی چیکار می کنم .....
آرسام :
ترسیدم شک کنه ولی دیدم ترسید و نشست دوباره شده بود آریانا مظلوم و ساکت و ترسو خودم ولی نمی خواستم بهش روبدم که دوباره پرو شه من آریانا رو مثل چشمام دوست داشتم اما خب تقصیر من بود گذاشتم بره اگه بابام زودتر میگفت شاید جلوشو می گرفتم حتی بابام خودش گفت آریانارو عقد کنم چون آریانا رو خیلی دوست داشت تازه فهمیدم آروین داداش آریانا گم نشده بلکه کشته شده آروین برگشته بود ولی چون خلافکار شده بوده با پدرومادرش کشتنش توی خونه بهشون شلیک کردن وقتی فهمیدم بابام کمرش خم شده بود واسه همین گفت ازدواج کن بعد بیا که آریانابه جنون نرسه آریانا هرچقدرم مغرور باشه و قدرتمند آخرش آدم احساسیه و ی مشکل کوچیک داره که اگه گریه کنه خیلی شاید به مرز جنون هم برسه .....
اگه به ۴۵لایک نرسه پارت نمیزارم دیگه
کامنت هاهم ۳۰ تا باید بشه
شرمنده عقده ای نیستم دارم اینترنت مصرف میکنم پس باید با لایک و کامنت جبران شه .
لایک کنی چیزی ازت کم نمیشه 😅❤♠️
آریانا :وارد هواپیما شدیم و رفتیم قسمت وی آی پی چرا مشکی خریدی چی میگم مانتو شلووارو چرا مشکی خریدی خب رنگ دیگه ای هم نداشت خب خودت چرا پوشیدی مگه عزاداری نخیر ی دقیقه بشین باز بهت رو دادام من زندانیت نیستم با من عین آدم حرف بزن من جز خیانتکار آدم نمی بینم کدوم خیانتکار (با داد )هی هیچی نمی گم هی میگه خیانت کار درست حرف بزن آریانا وگرنه خودت می دونی چیکار می کنم .....
آرسام :
ترسیدم شک کنه ولی دیدم ترسید و نشست دوباره شده بود آریانا مظلوم و ساکت و ترسو خودم ولی نمی خواستم بهش روبدم که دوباره پرو شه من آریانا رو مثل چشمام دوست داشتم اما خب تقصیر من بود گذاشتم بره اگه بابام زودتر میگفت شاید جلوشو می گرفتم حتی بابام خودش گفت آریانارو عقد کنم چون آریانا رو خیلی دوست داشت تازه فهمیدم آروین داداش آریانا گم نشده بلکه کشته شده آروین برگشته بود ولی چون خلافکار شده بوده با پدرومادرش کشتنش توی خونه بهشون شلیک کردن وقتی فهمیدم بابام کمرش خم شده بود واسه همین گفت ازدواج کن بعد بیا که آریانابه جنون نرسه آریانا هرچقدرم مغرور باشه و قدرتمند آخرش آدم احساسیه و ی مشکل کوچیک داره که اگه گریه کنه خیلی شاید به مرز جنون هم برسه .....
اگه به ۴۵لایک نرسه پارت نمیزارم دیگه
کامنت هاهم ۳۰ تا باید بشه
شرمنده عقده ای نیستم دارم اینترنت مصرف میکنم پس باید با لایک و کامنت جبران شه .
لایک کنی چیزی ازت کم نمیشه 😅❤♠️
۴.۶k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.