وقتی بهش میگی بیا حموم میترسم...
#استری_کیدز #سونگمین #سناریو
بعد از چند ساعت تمرین برای دنس آهنگ جدیدت از کمپانی به خونه برگشتی،کلیدو وارد کردی و درو باز کردی؛ چراغا روشن بود. تعجب کردی چون ساعت ۱۰ بود و سونگمین معمولا این ساعت نمیومد
+سونگمینا خونه ای؟
با شنیدن صدات از اتاق بیرون بیرون اومد و لبخند همیشگیشو تحویلت داد
-آه عزیزم،آره همین الان رسیدم
به سمتش رفتی و بوسه ای روی گونش کاشتی
-امروز چطور بود
+کلی خسته شدم،باید تا چند روز دیگه دنس آهنگمو تموم کنم واسه همین بیشتر تمرین میکنم
-میخوای یه دوش بگیری؟
لبخندی زدی
+باشه عشقم،پس من میرم حموم
لباساتو روی تخت گذاشتی و وارد حموم شدی،حدود نیم ساعتی زیر آب گرم نشستی و سعی کردی به چیزی فکر نکنی تا ذهنت یکم آروم شه. یهو یه صدای خیلی بلند اومد و حسابی ترسیدی.
+*جیغ*
سونگمین حسابی ترسید و جلوی در حموم وایستاد
-ات خوبی؟
+سونگمینااااا بیا تو حمومممم
از این حرفت شوکه شد
-ولی آخه ات...
+میگم بیا تو حموم اینجا یه جنهههه*با داد و جیغ*
-عشقم جن کجا بود حتما یه چیزی افتاده
+سونگمین بیا تو میگمممم*همچنان با داد*
آهی کشید و وارد حموم شد ولی دستشو جلوی چشماش گرفت تا تویی که هیچ لباسی تنت نیست رو نبینه
-خب؟
+اینجا یه جنه توروخدا بگو برهههه
از شدت کیوت بودنت خندید و برای لحظه ای دستشو از جلو چشماش برداشت و متوجه شد شلف کنار دوش افتاده
-آه ات فقط این افتاده،نیاز نیست انقدر بترسی
روشو به سمت در برگردوند
-زود دوش بگیر بیا بیرون شام درست کردم
+نمیخوای اینو(شلف) درست کنی؟
-خودت درستش کن دیگه
+آه سونگمینننن
در رو باز کرد و بیرون رفت
بعد از چند ساعت تمرین برای دنس آهنگ جدیدت از کمپانی به خونه برگشتی،کلیدو وارد کردی و درو باز کردی؛ چراغا روشن بود. تعجب کردی چون ساعت ۱۰ بود و سونگمین معمولا این ساعت نمیومد
+سونگمینا خونه ای؟
با شنیدن صدات از اتاق بیرون بیرون اومد و لبخند همیشگیشو تحویلت داد
-آه عزیزم،آره همین الان رسیدم
به سمتش رفتی و بوسه ای روی گونش کاشتی
-امروز چطور بود
+کلی خسته شدم،باید تا چند روز دیگه دنس آهنگمو تموم کنم واسه همین بیشتر تمرین میکنم
-میخوای یه دوش بگیری؟
لبخندی زدی
+باشه عشقم،پس من میرم حموم
لباساتو روی تخت گذاشتی و وارد حموم شدی،حدود نیم ساعتی زیر آب گرم نشستی و سعی کردی به چیزی فکر نکنی تا ذهنت یکم آروم شه. یهو یه صدای خیلی بلند اومد و حسابی ترسیدی.
+*جیغ*
سونگمین حسابی ترسید و جلوی در حموم وایستاد
-ات خوبی؟
+سونگمینااااا بیا تو حمومممم
از این حرفت شوکه شد
-ولی آخه ات...
+میگم بیا تو حموم اینجا یه جنهههه*با داد و جیغ*
-عشقم جن کجا بود حتما یه چیزی افتاده
+سونگمین بیا تو میگمممم*همچنان با داد*
آهی کشید و وارد حموم شد ولی دستشو جلوی چشماش گرفت تا تویی که هیچ لباسی تنت نیست رو نبینه
-خب؟
+اینجا یه جنه توروخدا بگو برهههه
از شدت کیوت بودنت خندید و برای لحظه ای دستشو از جلو چشماش برداشت و متوجه شد شلف کنار دوش افتاده
-آه ات فقط این افتاده،نیاز نیست انقدر بترسی
روشو به سمت در برگردوند
-زود دوش بگیر بیا بیرون شام درست کردم
+نمیخوای اینو(شلف) درست کنی؟
-خودت درستش کن دیگه
+آه سونگمینننن
در رو باز کرد و بیرون رفت
۱۸.۹k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.