part ⁴³
part ⁴³
قرار در شرکت 🖇️
پرش زمانی به دوساعت بعد
ویو لونا
بعد حدود دوساعت کارم تموم شد و نگاهی به دیزاین کردم و لبخندی زدم قشنگ شده بود از کسایی که کمکم کردن تشکری کردم و به ساعتم نگاهی انداختم واای داشت دیرم میشد با دستم به یونا اشاره کردم که دارم میرم اونم سرش رو تکون داد...سریع از اونجا خارج شدم و به سمت ماشینم و رفتم و سوارش شدم بعد حدود چهل دقیقه به خونه رسیدم میخواستم در حیاط رو باز کنم که گوشیم زنگ خورد...مامانم بود جواب دادم
لونا:الو مامان
مامان:لونا من خونه یورا ام
لونا:خب
مامان:خب که خب خواستم خبر بدم
لونا:باشه مامان...من دیگه باید برم کلی کار دارم
مامان:باشه
قطع کردم و وارد خونه شدم با سرعت به سمت اتاقم رفتم و وارد حموم شدم بعد نیم ساعت اومدم و یه تیشرت و شلوار راحتی تنم کردم حولم رو دور موهام پیچیدم چون حوصله ی خشک کردن موهامو نداشتم رفتم پایین منتظر موندم تا آبی که روی گاز گزاشتم جوش بیاد بعد حدود ده دقیقه آب جوش اومد نودل هارو باز کردم و انداختم تو آب جوش بعد اینکه درست شد دوتا ظرف نودل رو برداشتم و رفتم سمت اتاق سونا تق ای به در زدم و وارد اتاق شد سونا با دیدن من از رو تخت بلند شد و گفت
سونا:خوش گذرونیتون تموم شد
لونا:چند بار بگم نرفتم خوش بگذرونم
سونا:پس کجا رفتی
لونا:بهم گفتن یکی از قرار داد ها مشکل داره رفتم که درستش کنم (اره جون عمت😂)
سونا:عع
لونا:اره گشنت نیست
سونا:اره گشنمه
لونا:بیا بگیر
مشغول خوردن نودل شدیم باهم حرف میزدیم
لونا:راستی یادم رفت بگم تولد دوست یونا...بورامه ماهم دعوت کرده (عع😂)
سونا:چی واقعا
لونا:اهوم
سونا:کِیه؟؟؟
لونا:امروز
سونا:چییییییییییی(داد)
لونا:زهر مار چرا داد میزنی
سونا:چرا زودتر نگفتییی
لونا:خودمم امروز فهمیدم
سونا:خوب بلند شو باید آماده شیم
لونا:تو برو دوش بگیر من لباسم گرفتم
سونا:جدی...ولی من لباس داش....
لونا:خفه بدو بروووو
سونا:خیلی خوب
ویو لونا
بعد اینکه سونا رفت حموم منم ظرف نودل هارو جمع کردم و بردم آشپزخونه بعدش به سمت اتاقم رفتم و حوله ای که دور موهام بود رو باز کردم و با سشوار خشک کردم بعد از یه ربع کارم تموم شد به سمت کمد اتاقم رفتم و لباس خودم و سونا رو برداشتم و به سمت اتاقش رفتم در اتاقش رو باز کردم که دیدم داره موهاش رو خشک میکنه با دیدن من سشوار رو خاموش کرد
لونا:چه زود
سونا:صبح حموم کرده بودم واسه همین سریع شد
لونا:خیلی خوب حالا بیا بشین ارایشت کنم
سونا:وا مگه خودم دست ندارم
لونا:گمشوووووو بیااااااا بشیننننننننننننن امادت کنممممممممممم(عربده )
سونا:
اسکی ممنوع ❌
قرار در شرکت 🖇️
پرش زمانی به دوساعت بعد
ویو لونا
بعد حدود دوساعت کارم تموم شد و نگاهی به دیزاین کردم و لبخندی زدم قشنگ شده بود از کسایی که کمکم کردن تشکری کردم و به ساعتم نگاهی انداختم واای داشت دیرم میشد با دستم به یونا اشاره کردم که دارم میرم اونم سرش رو تکون داد...سریع از اونجا خارج شدم و به سمت ماشینم و رفتم و سوارش شدم بعد حدود چهل دقیقه به خونه رسیدم میخواستم در حیاط رو باز کنم که گوشیم زنگ خورد...مامانم بود جواب دادم
لونا:الو مامان
مامان:لونا من خونه یورا ام
لونا:خب
مامان:خب که خب خواستم خبر بدم
لونا:باشه مامان...من دیگه باید برم کلی کار دارم
مامان:باشه
قطع کردم و وارد خونه شدم با سرعت به سمت اتاقم رفتم و وارد حموم شدم بعد نیم ساعت اومدم و یه تیشرت و شلوار راحتی تنم کردم حولم رو دور موهام پیچیدم چون حوصله ی خشک کردن موهامو نداشتم رفتم پایین منتظر موندم تا آبی که روی گاز گزاشتم جوش بیاد بعد حدود ده دقیقه آب جوش اومد نودل هارو باز کردم و انداختم تو آب جوش بعد اینکه درست شد دوتا ظرف نودل رو برداشتم و رفتم سمت اتاق سونا تق ای به در زدم و وارد اتاق شد سونا با دیدن من از رو تخت بلند شد و گفت
سونا:خوش گذرونیتون تموم شد
لونا:چند بار بگم نرفتم خوش بگذرونم
سونا:پس کجا رفتی
لونا:بهم گفتن یکی از قرار داد ها مشکل داره رفتم که درستش کنم (اره جون عمت😂)
سونا:عع
لونا:اره گشنت نیست
سونا:اره گشنمه
لونا:بیا بگیر
مشغول خوردن نودل شدیم باهم حرف میزدیم
لونا:راستی یادم رفت بگم تولد دوست یونا...بورامه ماهم دعوت کرده (عع😂)
سونا:چی واقعا
لونا:اهوم
سونا:کِیه؟؟؟
لونا:امروز
سونا:چییییییییییی(داد)
لونا:زهر مار چرا داد میزنی
سونا:چرا زودتر نگفتییی
لونا:خودمم امروز فهمیدم
سونا:خوب بلند شو باید آماده شیم
لونا:تو برو دوش بگیر من لباسم گرفتم
سونا:جدی...ولی من لباس داش....
لونا:خفه بدو بروووو
سونا:خیلی خوب
ویو لونا
بعد اینکه سونا رفت حموم منم ظرف نودل هارو جمع کردم و بردم آشپزخونه بعدش به سمت اتاقم رفتم و حوله ای که دور موهام بود رو باز کردم و با سشوار خشک کردم بعد از یه ربع کارم تموم شد به سمت کمد اتاقم رفتم و لباس خودم و سونا رو برداشتم و به سمت اتاقش رفتم در اتاقش رو باز کردم که دیدم داره موهاش رو خشک میکنه با دیدن من سشوار رو خاموش کرد
لونا:چه زود
سونا:صبح حموم کرده بودم واسه همین سریع شد
لونا:خیلی خوب حالا بیا بشین ارایشت کنم
سونا:وا مگه خودم دست ندارم
لونا:گمشوووووو بیااااااا بشیننننننننننننن امادت کنممممممممممم(عربده )
سونا:
اسکی ممنوع ❌
۴.۲k
۳۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.