(کمک قلبم داره اتیش میگیره)
(کمک قلبم داره اتیش میگیره)
(Help, my heart is on fire)
P¹¹
ویو ا/ت
_بله
+هیچی مخواستم بابت لباسا ازت تشکر کنم
+خواهش میکنم
رسیدیم کافه
که یهو هانا دیدتم
^اا/تت
و بغلم کرد
^کجا بودی دختر میفهمی چقد نگرانت بودمممم
+ یه هف چرخ برات حرف دارم
^باش بزار کارا رو به نورا بدم بیا چی میخوری
+³تا قهوه بیار
^ولی اخه ما دوتاییم
+به نظرت من با کی اومدم
^پارک جیمین وااتتنتتت
+اره الان خودمم وارد باندش شدم
^چیی باید کامل توضیح بدی
+باش من برم جیمین رو صدا کنم
+جیمین بیا یه قهوه بخور
_مزاحم نمیشم
+نه چه مزاحمی بیا اینجا بشین
خودمم رفتم پیش هانا تا برا قهوه کمکش کنم هم بهش موضوع جیمین رو بگم
(نورا رو با °نشون میدم)
°عه سلام ا/ت چه خبرا این چن روزه نبودی
+سلام سلامتی هیچی میگم حالا
(لازم به زکر است که تو کافه جز جیمین ،ا/ت،هانا و نورا کسی حضور نداره)
+هانا
^چیه
+فک کنم جیمین دلره بهم نخ میده
^چطور
+هیچی برا لباس رفتیم خرید انگار به بادیگاردا گفته بود من زن ایندشم اومد از تو مشورت بگیرم
^میگم اخه با تو چقد خوبه گذاشته بیای پیش من وگرنه الان تو انبارشون مرده بودی اش بس بی رحمه راستی این دیگه نخ نیس طنابه برو بگیرش
+هانا میفهمی چی میگی جهت اطلاع اون مافیاس و کشتن براش از اب خوردنم راحت تره
(قهوه دم اومد)
^به نظر من که باهاش باش الانم شک میکنه زیاد بمونیم بیا با قهوه ها بریم
+باش
جهنم شدن به کنار جیمین
_(بلند میشه) سلام
^سلام
میشینیم
^من هانام و ۲۴ سالمه اینم بگم ا/ت دوست صمیمی منه و اگه بخوای اذیتش کنی پوستت رو میکنم فهمیدی
_ببین کی به کی میگه
^نگاه نکن مافیایی اینو همه میدونن ولی بعد از ازد.....که یهو زدم به پاش
+یه چشم گوره ای بهش دادم و گفتم:هانا میشه با رئیسم خوب حرف بزنی شاید به خاطر حرفات واسم سخت بگیره
^نترس کسی که دوست داره واست سخت نمیگیره
+هاااااناااا داری چی میگی (و با چشمام بهش کفتم نمیدونه)
^بهلخره یا اون میگه یا هم تو میگی
_جهت اطلاع منم اینجا هستما
هردو به طرف جیمین برگشتیم
^_تو یه لحضه خفه شو
_هرچی ابهت مافیا رو داشتم به چوخ رفته (اروم زیر لب)
یه کم با هانا بحث کردم که دیدم جیمین قهوه شو خورده و رفته که به گوشیم یه پیام اومد میام دنبالت هر وقت خواستی زنگ بزن زود باشه چون قراره برم پارتی
پیام دادم باشه
^اووووووو اقا میاد دنبالت
+هانااا میشه انقد روشو نزنی
^باشه کی خاله میشم یا هنوز خبری نیس
+دستمونم به هم نخورده خانوم میگه کی خاله میشم
^ولی من مطمئنم که تا یه ماه دیگه خاله شدم رفته
+هانااا
^اآ راستی تو گوشی داشتی چرا به من پیام ندادی
+امروز خریدم راستی گف جز دوستات شماره کسی نباشه اللخصوص پسر
^من میگم این داره طناب میده تو میگی نه
+پوکر فیس نگاه میکنه
^بیا بشین
نشستم
(Help, my heart is on fire)
P¹¹
ویو ا/ت
_بله
+هیچی مخواستم بابت لباسا ازت تشکر کنم
+خواهش میکنم
رسیدیم کافه
که یهو هانا دیدتم
^اا/تت
و بغلم کرد
^کجا بودی دختر میفهمی چقد نگرانت بودمممم
+ یه هف چرخ برات حرف دارم
^باش بزار کارا رو به نورا بدم بیا چی میخوری
+³تا قهوه بیار
^ولی اخه ما دوتاییم
+به نظرت من با کی اومدم
^پارک جیمین وااتتنتتت
+اره الان خودمم وارد باندش شدم
^چیی باید کامل توضیح بدی
+باش من برم جیمین رو صدا کنم
+جیمین بیا یه قهوه بخور
_مزاحم نمیشم
+نه چه مزاحمی بیا اینجا بشین
خودمم رفتم پیش هانا تا برا قهوه کمکش کنم هم بهش موضوع جیمین رو بگم
(نورا رو با °نشون میدم)
°عه سلام ا/ت چه خبرا این چن روزه نبودی
+سلام سلامتی هیچی میگم حالا
(لازم به زکر است که تو کافه جز جیمین ،ا/ت،هانا و نورا کسی حضور نداره)
+هانا
^چیه
+فک کنم جیمین دلره بهم نخ میده
^چطور
+هیچی برا لباس رفتیم خرید انگار به بادیگاردا گفته بود من زن ایندشم اومد از تو مشورت بگیرم
^میگم اخه با تو چقد خوبه گذاشته بیای پیش من وگرنه الان تو انبارشون مرده بودی اش بس بی رحمه راستی این دیگه نخ نیس طنابه برو بگیرش
+هانا میفهمی چی میگی جهت اطلاع اون مافیاس و کشتن براش از اب خوردنم راحت تره
(قهوه دم اومد)
^به نظر من که باهاش باش الانم شک میکنه زیاد بمونیم بیا با قهوه ها بریم
+باش
جهنم شدن به کنار جیمین
_(بلند میشه) سلام
^سلام
میشینیم
^من هانام و ۲۴ سالمه اینم بگم ا/ت دوست صمیمی منه و اگه بخوای اذیتش کنی پوستت رو میکنم فهمیدی
_ببین کی به کی میگه
^نگاه نکن مافیایی اینو همه میدونن ولی بعد از ازد.....که یهو زدم به پاش
+یه چشم گوره ای بهش دادم و گفتم:هانا میشه با رئیسم خوب حرف بزنی شاید به خاطر حرفات واسم سخت بگیره
^نترس کسی که دوست داره واست سخت نمیگیره
+هاااااناااا داری چی میگی (و با چشمام بهش کفتم نمیدونه)
^بهلخره یا اون میگه یا هم تو میگی
_جهت اطلاع منم اینجا هستما
هردو به طرف جیمین برگشتیم
^_تو یه لحضه خفه شو
_هرچی ابهت مافیا رو داشتم به چوخ رفته (اروم زیر لب)
یه کم با هانا بحث کردم که دیدم جیمین قهوه شو خورده و رفته که به گوشیم یه پیام اومد میام دنبالت هر وقت خواستی زنگ بزن زود باشه چون قراره برم پارتی
پیام دادم باشه
^اووووووو اقا میاد دنبالت
+هانااا میشه انقد روشو نزنی
^باشه کی خاله میشم یا هنوز خبری نیس
+دستمونم به هم نخورده خانوم میگه کی خاله میشم
^ولی من مطمئنم که تا یه ماه دیگه خاله شدم رفته
+هانااا
^اآ راستی تو گوشی داشتی چرا به من پیام ندادی
+امروز خریدم راستی گف جز دوستات شماره کسی نباشه اللخصوص پسر
^من میگم این داره طناب میده تو میگی نه
+پوکر فیس نگاه میکنه
^بیا بشین
نشستم
۶.۸k
۰۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.