رئیس سرد من پارت ۱۰ 🌬🌙 (:
بورا : ممنون.
+ ( لبخند )
* ۲ هفته بعد *
+ امروز عروسی جیمین و بورا بود من حال جیمینو خوب کردم ولی کامل نه میشه گفت ۱ طرف قلبش کامله .
بورا لباس عروسشو گرف بالا و سمت جیمین رفت با چشمایه خودم داشتم عروسی عشقمو میدیدم .
* بورا به جیمین رسیدن هردو از این لحظه ناراحت بودن چون هنوز نتونسته بودن خانواده هارو راضی کنن و الانم ته خط بود .
+ داشتم میدیدم که یهو در با شتاب باز شد و منشی جیمین با چاقو به دستش اومد داخل و سمت جیمین رف تا چاقو رو تو قلبش فرو کنه پاشدم دويدم جلو منشیش که چاقو رف تو شکمم .
+ چرا اینکارو میکنی ؟ ( درد )
منشی : چون من عاشقشق بودم ولی اون بخاطر تو منو پس زد پس حقته تا بمیری ! ( داد و گریه )
+ چاقو رو بیشتر فرو کرد بورا با گریه اومد پیشم نگهبان هم منشی جیمینو بردن جیمین با اشک اومد طرفم همه با دیدن گریه جیمین تعجب کردن چون وقتی جیمین گریه کنه یعنی قلبش کامل شده .
_ دیوونه چرا اینکارووو کردییی ؟ ( داد و گریه )
+ خوشحالم که قلبت کامل شده جیمین .
بورا : پس این آمبولانس لعنتی کوش ؟ ( داد )
* بلخره آمبولانس رسید تینیا رو بردن ....
ادامه دارد ....
+ ( لبخند )
* ۲ هفته بعد *
+ امروز عروسی جیمین و بورا بود من حال جیمینو خوب کردم ولی کامل نه میشه گفت ۱ طرف قلبش کامله .
بورا لباس عروسشو گرف بالا و سمت جیمین رفت با چشمایه خودم داشتم عروسی عشقمو میدیدم .
* بورا به جیمین رسیدن هردو از این لحظه ناراحت بودن چون هنوز نتونسته بودن خانواده هارو راضی کنن و الانم ته خط بود .
+ داشتم میدیدم که یهو در با شتاب باز شد و منشی جیمین با چاقو به دستش اومد داخل و سمت جیمین رف تا چاقو رو تو قلبش فرو کنه پاشدم دويدم جلو منشیش که چاقو رف تو شکمم .
+ چرا اینکارو میکنی ؟ ( درد )
منشی : چون من عاشقشق بودم ولی اون بخاطر تو منو پس زد پس حقته تا بمیری ! ( داد و گریه )
+ چاقو رو بیشتر فرو کرد بورا با گریه اومد پیشم نگهبان هم منشی جیمینو بردن جیمین با اشک اومد طرفم همه با دیدن گریه جیمین تعجب کردن چون وقتی جیمین گریه کنه یعنی قلبش کامل شده .
_ دیوونه چرا اینکارووو کردییی ؟ ( داد و گریه )
+ خوشحالم که قلبت کامل شده جیمین .
بورا : پس این آمبولانس لعنتی کوش ؟ ( داد )
* بلخره آمبولانس رسید تینیا رو بردن ....
ادامه دارد ....
۲.۸k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.