فیک تهیونگ 🐻 پارت ۹
از زبان ا/ت
یونگی گفت: نظرتون چیه بعد شام جرعت حقیقت بازی کنیم ؟
همه موافقت کردن
یونگی به من نگاه کرد و گفت: ا/ت تو پایه ای ؟
گفتم: اره من اوکیم
غذا خوردیم و بعدش نشستیم بازی کنیم
یونگی باید از تهیونگ میپرسید
یونگی: خب تهیونگ جرعت یا حقیقت ؟
تهیونگ : جرعت
یونگی: ا/ت رو جلوی ما ببوس
اینو که گفت من از خجالت سرخ شدم
تهیونگ گفت باشه و نزدیکم شد و صورتم رو به سمت خودش برگردوند خواستم بگم که نکنه که تا به خودم اومدم دیدم که لباش روی لبام بود 😘
بعد چند ثانیه هولش دادم اون طرف و سریع لبم رو پاک کردم
نامجون گفت: تهیونگگگگگگ ؛ فکر نمیکردم که این کار رو بکنی ؛ ا/ت فقط ۱۶ سالشه هاااااا
جونگ کوک: این دفعه سوم چهارم بود نامجون دیگه عادیه
منم که در حال آب شدن بودم 😓
...
یونگی گفت: نظرتون چیه بعد شام جرعت حقیقت بازی کنیم ؟
همه موافقت کردن
یونگی به من نگاه کرد و گفت: ا/ت تو پایه ای ؟
گفتم: اره من اوکیم
غذا خوردیم و بعدش نشستیم بازی کنیم
یونگی باید از تهیونگ میپرسید
یونگی: خب تهیونگ جرعت یا حقیقت ؟
تهیونگ : جرعت
یونگی: ا/ت رو جلوی ما ببوس
اینو که گفت من از خجالت سرخ شدم
تهیونگ گفت باشه و نزدیکم شد و صورتم رو به سمت خودش برگردوند خواستم بگم که نکنه که تا به خودم اومدم دیدم که لباش روی لبام بود 😘
بعد چند ثانیه هولش دادم اون طرف و سریع لبم رو پاک کردم
نامجون گفت: تهیونگگگگگگ ؛ فکر نمیکردم که این کار رو بکنی ؛ ا/ت فقط ۱۶ سالشه هاااااا
جونگ کوک: این دفعه سوم چهارم بود نامجون دیگه عادیه
منم که در حال آب شدن بودم 😓
...
۷.۹k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.