فیک کوک ( عشق مافیا ) پارت ۵
از زبان ا/ت
افتادم روش چشمام درشت کردم ولی اون معمولی بود دستش رو دوره کمرم حلقه کرد و منو گذاشت روی مبل صورتش رو آورد نزدیکم و گفت : ا/ت تو....دیوونم میکنی
قلبم تند تند میزد
گفتم : میشه....بری کنار گفت : نوچ گفتم : برو کنار لطفاً یهو لباش رو محکم کوبید به لبام محکم گرفتم تا نتونم حرکت کنم هر چقدر وول میخوردم نمیتونستم در برم ازم جدا شد چشمم و که دادم سمته پنجره دیدم یه نفر داره با دوربین عکاسی ازمون عکس میگیره جونگ کوک رو حولش دادم میخواستم بلند بشم و برم بگیرم اون عکاس رو که مچه پام که پیچ خورده بود درده شدیدی میکرد که باعث شد نتونم راه برم جونگ کوک گرفتم و گفت : چیشد گفتم : آییی پام خیلی درد داره براید استایل بغلم کرد و گفت : اتاق خوابت کدوم وره بهش نشون دادم بردم سمته اتاق خواب.....
افتادم روش چشمام درشت کردم ولی اون معمولی بود دستش رو دوره کمرم حلقه کرد و منو گذاشت روی مبل صورتش رو آورد نزدیکم و گفت : ا/ت تو....دیوونم میکنی
قلبم تند تند میزد
گفتم : میشه....بری کنار گفت : نوچ گفتم : برو کنار لطفاً یهو لباش رو محکم کوبید به لبام محکم گرفتم تا نتونم حرکت کنم هر چقدر وول میخوردم نمیتونستم در برم ازم جدا شد چشمم و که دادم سمته پنجره دیدم یه نفر داره با دوربین عکاسی ازمون عکس میگیره جونگ کوک رو حولش دادم میخواستم بلند بشم و برم بگیرم اون عکاس رو که مچه پام که پیچ خورده بود درده شدیدی میکرد که باعث شد نتونم راه برم جونگ کوک گرفتم و گفت : چیشد گفتم : آییی پام خیلی درد داره براید استایل بغلم کرد و گفت : اتاق خوابت کدوم وره بهش نشون دادم بردم سمته اتاق خواب.....
۱۰۳.۶k
۰۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.