پارت سی و شیش
توی اتاقم نشسته بودم و داشتم به پرونده ها رسیدگی می کردم که یک دفعه منشی اومد و هی سیع داشت خودش رو بهم بچسپونه
منشی ـ کوک زنت که نمی تونه نیازت رو بر ترف کنه بزار من این کارو برات کنم
کوک ـ توی روز روشن داری ازم می خوای به زنم بخواطر توی هرزه خیانت کنم بدو برو بیرو و گرنه اخراجی
منشو ـ باشه ببینم تا کجا می تونی پیش بری
کوک ـ داری منو تحدید می کنی بعدشم دیگه حق نداری منو به اسم کوچیکم صدا کنی و گرنه من می دونم و تو اون برگه ی اخراج
بلاخره اوت روز هم تموم شد و رفتم توی خونه
در رو باز کردم
وای سویونک بیا بغلم دلم برات یه ذره شده من نبودم چیکار کردی
سویونگ ـ هیچی مثل مردم نشستم فیلم نگاه کردم
کوک ـ چه ژانری
سویونگ ـ به تو چه من چه فیلمی نگاه کردم برو لباست رو عوض کن یه چیزی برام درست کن گشنمه
کوک ـ بیا اینم از زن من به جای اینکه بگه عزیزم برو لباست رو عوض کن من نهار درست کردم بیا بخور می گه برو لباس عوض کن بعد ببرو برام نهار درست کن گسنمه
سویونگ ـ مشکلی داری
کوک ـ نه من چرا باید مشکلی داشته باشم
سویونگ ـ افرین حالا برو لباس عوض کن
کوک ـ رفتم
منشی ـ کوک زنت که نمی تونه نیازت رو بر ترف کنه بزار من این کارو برات کنم
کوک ـ توی روز روشن داری ازم می خوای به زنم بخواطر توی هرزه خیانت کنم بدو برو بیرو و گرنه اخراجی
منشو ـ باشه ببینم تا کجا می تونی پیش بری
کوک ـ داری منو تحدید می کنی بعدشم دیگه حق نداری منو به اسم کوچیکم صدا کنی و گرنه من می دونم و تو اون برگه ی اخراج
بلاخره اوت روز هم تموم شد و رفتم توی خونه
در رو باز کردم
وای سویونک بیا بغلم دلم برات یه ذره شده من نبودم چیکار کردی
سویونگ ـ هیچی مثل مردم نشستم فیلم نگاه کردم
کوک ـ چه ژانری
سویونگ ـ به تو چه من چه فیلمی نگاه کردم برو لباست رو عوض کن یه چیزی برام درست کن گشنمه
کوک ـ بیا اینم از زن من به جای اینکه بگه عزیزم برو لباست رو عوض کن من نهار درست کردم بیا بخور می گه برو لباس عوض کن بعد ببرو برام نهار درست کن گسنمه
سویونگ ـ مشکلی داری
کوک ـ نه من چرا باید مشکلی داشته باشم
سویونگ ـ افرین حالا برو لباس عوض کن
کوک ـ رفتم
۸.۰k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.