پارت ² {عشق اجباری}
پارت ² {عشق اجباری}
ویو ا ت
با ماشین اومدم مدرسه( خب میخوام بگم که ا ت هنو نرفته دانشگاه یعنی ۱۷ سالشه تازه داره میره ۱۸)
از اونجایی که من یه ادم پولدارم به من نمیخوره با این گداها باشم( خب فهمیدین دیگه؟ نه ا ت یه دختر مغروره و خود شیفته هست حالا بعدن میبینین چه بلایی سرش میارم😂)
رفتم نشستم سر کلاسم هوفف بازم ریاضی درس مزخرف ولی باید غرورمو حفظ کنم خب بزار ببینم خدا رو شکر اون گدا نیومده که بخواد پیشم بشینه
«بعد مدرسه»
گوشیمو در اوردم و به شوگا (همون رلشه حالا یه بار شوگا مینویسم یه بار یونگی کلا خودتونم میدونید ولی خببب یاد اوریی کردمم)
زنگ زدم بعد چند تا بوق برداشت
( خب چون گفتین یاد اوری کنم ... ا ت با + کوک با - یونگی با ×)( هر چند کوک هنوز وارد صحنه نشده😂😐)
+الو شوگا کجایی من دم مدرسه ام
× الان اومدم
شوگا اومد و رفتیم بیرون و کلی گشتیم بعدم میخواست منو برسونه خونه
+ نه وایسا منو نبر خونه همینجا نگه دار بقیه اشو پیاده میرم چون اونجوری میفهمن
× اها باشه پس خداحافظ
+ بای
( خب دیگه میره خونه و میخوابه دیگه شام رو با شوگا خورده دیگه خیلی وارد جزییات نمیشم)
«فردا صبح»
ویو نویسنده
( مثلا پنجشنبه و جمعه ما شده حالا دقیقا نمیدونم چه روزی تعطیله اونجا)
ا ت از خواب پا میشه میره کارای لازم رو میکنه و موهاشو شونه میکنه و میره پایین واسه صبحانه
+ سلام به همگی
(همه : سلام)
م . ت دخترم بیا پیشم بشین که دیگه داری میری
+ یعنی چی دارم میرم
م. ت دخترم........
.
.
.
خب جبران پارت قبل هم شد
لایککک کننن نمیمیری
کامنت کن بازم نمیمیری
چرا فالو نکرده فیکمو میخونی؟؟؟
نظرتون؟؟؟
ویو ا ت
با ماشین اومدم مدرسه( خب میخوام بگم که ا ت هنو نرفته دانشگاه یعنی ۱۷ سالشه تازه داره میره ۱۸)
از اونجایی که من یه ادم پولدارم به من نمیخوره با این گداها باشم( خب فهمیدین دیگه؟ نه ا ت یه دختر مغروره و خود شیفته هست حالا بعدن میبینین چه بلایی سرش میارم😂)
رفتم نشستم سر کلاسم هوفف بازم ریاضی درس مزخرف ولی باید غرورمو حفظ کنم خب بزار ببینم خدا رو شکر اون گدا نیومده که بخواد پیشم بشینه
«بعد مدرسه»
گوشیمو در اوردم و به شوگا (همون رلشه حالا یه بار شوگا مینویسم یه بار یونگی کلا خودتونم میدونید ولی خببب یاد اوریی کردمم)
زنگ زدم بعد چند تا بوق برداشت
( خب چون گفتین یاد اوری کنم ... ا ت با + کوک با - یونگی با ×)( هر چند کوک هنوز وارد صحنه نشده😂😐)
+الو شوگا کجایی من دم مدرسه ام
× الان اومدم
شوگا اومد و رفتیم بیرون و کلی گشتیم بعدم میخواست منو برسونه خونه
+ نه وایسا منو نبر خونه همینجا نگه دار بقیه اشو پیاده میرم چون اونجوری میفهمن
× اها باشه پس خداحافظ
+ بای
( خب دیگه میره خونه و میخوابه دیگه شام رو با شوگا خورده دیگه خیلی وارد جزییات نمیشم)
«فردا صبح»
ویو نویسنده
( مثلا پنجشنبه و جمعه ما شده حالا دقیقا نمیدونم چه روزی تعطیله اونجا)
ا ت از خواب پا میشه میره کارای لازم رو میکنه و موهاشو شونه میکنه و میره پایین واسه صبحانه
+ سلام به همگی
(همه : سلام)
م . ت دخترم بیا پیشم بشین که دیگه داری میری
+ یعنی چی دارم میرم
م. ت دخترم........
.
.
.
خب جبران پارت قبل هم شد
لایککک کننن نمیمیری
کامنت کن بازم نمیمیری
چرا فالو نکرده فیکمو میخونی؟؟؟
نظرتون؟؟؟
۱۵.۳k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.