وقتی غیرتی میشه3 آخر
داشت منو می برد به یکی از اتاقا نمی تونستم مقاومت کنم درو بست منو انداخت رو تخت
*ویو لیا*
دیدم ا.ت نیست رفتم اتاقا رو چک کنم و..
بله، دیدم یه پسر میخواست به ا.ت تجا.وز کنه
می دونستم کاری از دستم برنمیاد برا همین زنگ زدم به جین شوهر ا.ت و همه چیز رو بهش گفتم و آدرس بار رو بهش دادم
*ویو جین*
وقتی ماجرا رو شنیدم اعصابم بدجوری خورد شد و با تمام سرعت روندم تا اون بار
از لیا پرسیدم تو کدوم اتاقه و وقتی گفت رفتم تو اون اتاق
وقتی دیدم پسره داشت لباسای ا.ت رو درمیآورد خون جلو چشامو گرفت و پسره رو تا میخورد زدم
*ویو ا.ت*
وقتی پسره میخواست لباسمو دربیاره دیدم در با شدت باز شد و...
او... اون جین بود
پسره رو یجوری زد که داشت خون بالا میآورد
به جین التماس کردم ولش کنه
پسره رو ول کرد و دستم رو گرفت و برد تو ماشین
*۲ مین بعد*
+از دستم ناراحتی؟
_نه خیلی خوشحالم که رفتی بار اونم با این لباس *خنده عصبی*
+نمیشه ببخشی؟
_خواب دیدی خیره
*رسیدن خونه*
+هندسامم؟
_چته؟
+نمی بخشی*با حالت خیلی کیوتتتتت*
_بعد این شب آره
+یه هورایی گفتم و بالا پایین پریدم، ولی وقتی بیشتر بهش فک کردم فهمیدم منظورش چیه
نویسنده: خب خب مزاحمشون نمیشیم
*۲ ماه بعد*
خبر رسیده ا.ت ۵ قلو حاملس لیلیلیلیلیلی
قسمت آخر
*ویو لیا*
دیدم ا.ت نیست رفتم اتاقا رو چک کنم و..
بله، دیدم یه پسر میخواست به ا.ت تجا.وز کنه
می دونستم کاری از دستم برنمیاد برا همین زنگ زدم به جین شوهر ا.ت و همه چیز رو بهش گفتم و آدرس بار رو بهش دادم
*ویو جین*
وقتی ماجرا رو شنیدم اعصابم بدجوری خورد شد و با تمام سرعت روندم تا اون بار
از لیا پرسیدم تو کدوم اتاقه و وقتی گفت رفتم تو اون اتاق
وقتی دیدم پسره داشت لباسای ا.ت رو درمیآورد خون جلو چشامو گرفت و پسره رو تا میخورد زدم
*ویو ا.ت*
وقتی پسره میخواست لباسمو دربیاره دیدم در با شدت باز شد و...
او... اون جین بود
پسره رو یجوری زد که داشت خون بالا میآورد
به جین التماس کردم ولش کنه
پسره رو ول کرد و دستم رو گرفت و برد تو ماشین
*۲ مین بعد*
+از دستم ناراحتی؟
_نه خیلی خوشحالم که رفتی بار اونم با این لباس *خنده عصبی*
+نمیشه ببخشی؟
_خواب دیدی خیره
*رسیدن خونه*
+هندسامم؟
_چته؟
+نمی بخشی*با حالت خیلی کیوتتتتت*
_بعد این شب آره
+یه هورایی گفتم و بالا پایین پریدم، ولی وقتی بیشتر بهش فک کردم فهمیدم منظورش چیه
نویسنده: خب خب مزاحمشون نمیشیم
*۲ ماه بعد*
خبر رسیده ا.ت ۵ قلو حاملس لیلیلیلیلیلی
قسمت آخر
۴.۲k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.