فیک جونگ کوک«زندگی پیچیده ی من» p15
*از زبان یونا*
هایونو بردیم تو بیمارستان که پرستارا با سرعت اومدن سمتمون
یونا: لطفا، لطفا دکترو بگین بیاد، زووود
هایونو بردن تو اتاق و دکتر با سرعت رفت تو اتاق
هانول همش داشت راه میرفت، منم نگران بودم وآقای جئونم پشت در منتظر دکتر بود
یهو دکتر اومد بیرون و من و هانول با سرعت رفتیم سمتشون
دونگ هیون: چیشد دکتر؟
دکتر: بیمار، مواد مخدر مصرف میکردن؟
یونا: راستش هایونو دزدیده بودن و بهش مواد تزریق میکردن
دکتر: قبلا هشتاد درصد ریه اش درگیر بود اما الان چهل درصده، همین چهل درصدم خطرناکه، میتونه بیشترم بشه باید رعایت کنه، باید تا دوسال دارو کصرف کنه بلکه خوب بشه، هنوز هیچی معلوم نیست
هانول: الان حالش چطوره دکتر؟
دکتر: خوبه، تا یک ساعت دیگه بهوش میاد بعد میتونین ببرینش، اما تاکید میکنم! باید تا دوسال متوالی دارو مصرف کنه بلکه حالش بهتر شه
یونا: چشم دکتر حواسمون هست
دکتر: بلا به دور باشه
و رفت، نشستیم تا بلاخره هایون بهوش اومد
هانول: اونییییی
هایون: اخخخخ، خفه شدم
یونا: ولش کن، د میگم ولش کن دختر لجباززز، حالت بهتره هایون؟
هایون: اره، فقط سردرد دارم
دونگ هیون: مشکلی نیست، من برم کارای ترخیص رو انجام بدم
و رفت و بعد از یه ده دقیقه هایونو مرخص کردن و رفتیم خونه
ازش قول گرفتم که دیگه زیاد بیرون نره، اخه این چند وقت همش بیرون بوده، نمیدونم چخبره!
هایونو بردیم تو بیمارستان که پرستارا با سرعت اومدن سمتمون
یونا: لطفا، لطفا دکترو بگین بیاد، زووود
هایونو بردن تو اتاق و دکتر با سرعت رفت تو اتاق
هانول همش داشت راه میرفت، منم نگران بودم وآقای جئونم پشت در منتظر دکتر بود
یهو دکتر اومد بیرون و من و هانول با سرعت رفتیم سمتشون
دونگ هیون: چیشد دکتر؟
دکتر: بیمار، مواد مخدر مصرف میکردن؟
یونا: راستش هایونو دزدیده بودن و بهش مواد تزریق میکردن
دکتر: قبلا هشتاد درصد ریه اش درگیر بود اما الان چهل درصده، همین چهل درصدم خطرناکه، میتونه بیشترم بشه باید رعایت کنه، باید تا دوسال دارو کصرف کنه بلکه خوب بشه، هنوز هیچی معلوم نیست
هانول: الان حالش چطوره دکتر؟
دکتر: خوبه، تا یک ساعت دیگه بهوش میاد بعد میتونین ببرینش، اما تاکید میکنم! باید تا دوسال متوالی دارو مصرف کنه بلکه حالش بهتر شه
یونا: چشم دکتر حواسمون هست
دکتر: بلا به دور باشه
و رفت، نشستیم تا بلاخره هایون بهوش اومد
هانول: اونییییی
هایون: اخخخخ، خفه شدم
یونا: ولش کن، د میگم ولش کن دختر لجباززز، حالت بهتره هایون؟
هایون: اره، فقط سردرد دارم
دونگ هیون: مشکلی نیست، من برم کارای ترخیص رو انجام بدم
و رفت و بعد از یه ده دقیقه هایونو مرخص کردن و رفتیم خونه
ازش قول گرفتم که دیگه زیاد بیرون نره، اخه این چند وقت همش بیرون بوده، نمیدونم چخبره!
۵.۳k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.