دو پارتی لینو
وبا نوری که به پچشم های لینو میخورد بیدار شدو گوشیش رو روشن کرد که دیدا. ت بهش پیام داده که بیاد دنبالش
لینو: رفتم اماده شدم وسط راه یک دسته گل گرفتم و حلقه ای که از قبل اماده کرده بودم رو داخل جعبه کذاشتم رفتم خونه ا. ت در زدم در رو باز کرد وای خدای من چقدر زیبا شده
+سلام لینو
_سلام بریم
+باشه
ا. ت از خونه اومد بیرون و سوار ماشین شدن ا. ت چشمش به جعبه حلقه و دسته گل افتاد و گفت......
لینو: رفتم اماده شدم وسط راه یک دسته گل گرفتم و حلقه ای که از قبل اماده کرده بودم رو داخل جعبه کذاشتم رفتم خونه ا. ت در زدم در رو باز کرد وای خدای من چقدر زیبا شده
+سلام لینو
_سلام بریم
+باشه
ا. ت از خونه اومد بیرون و سوار ماشین شدن ا. ت چشمش به جعبه حلقه و دسته گل افتاد و گفت......
۸.۵k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.