پدرخوانده پارت 5
کانیا حرصی لباشو گاز گرفت و چشم قره ای به باباش رفت
کانیا کنایه بار گفت: هاوایی خوش گذشت؟ مگه اینکه گندی بالا بیاریم تا شمارو زیارت کنیم اقای کیم!
تهیونگ به کانیا نگاه کرد
کانیا اخماش رو تو هم کشید مثل تهیونگ رفتار کرد: چیه چرا چیزی نمیگی؟ با نامزدت رفته بوذی هاوایی اونقت به من میگی رفتم واسه ضبط
موزیک ویدیو میری هه
نیشخندی زد و سرش رو سمت پنجره چرخوند
تهیونگ بی حوصله جواب داد: خودتم میدونی واسه کار رفتم اصرار مانان رو ندیدی مجبور شدم تانی رو ببرم
کانیا نیش خندی زد: ازین به بعد قولی نده که نمیتونی انجامش بدی اقای پدر!
تهیونگ کلافه و حرصی گفت: میدونم بهت قول دادم ببرمت مسافرت میدونم قول دادم بیشتر پیشت باشم اما بعد مرگ پدر همه مارا ریخته رو سرم مارای شرکت بعدشم کارای موزیک و موزیک ویدیو این دقدقه ها هم هست ازت انتظار دارم درکم کنی تو الان 20 سالته
کانیا بازم نیشخند زد
جیمین توی سکوت به مشاجره این پدر و دختر نگاه میکرد
کانیا به راننده گفت: مقابل رستوران پیاده میشم
تهیونگ کفری دستش رو روی میز کوچیک کبوند و داد زد "گفته بودم اون کارو ول کنی نگفتم!
.
کانیا کنایه بار گفت: هاوایی خوش گذشت؟ مگه اینکه گندی بالا بیاریم تا شمارو زیارت کنیم اقای کیم!
تهیونگ به کانیا نگاه کرد
کانیا اخماش رو تو هم کشید مثل تهیونگ رفتار کرد: چیه چرا چیزی نمیگی؟ با نامزدت رفته بوذی هاوایی اونقت به من میگی رفتم واسه ضبط
موزیک ویدیو میری هه
نیشخندی زد و سرش رو سمت پنجره چرخوند
تهیونگ بی حوصله جواب داد: خودتم میدونی واسه کار رفتم اصرار مانان رو ندیدی مجبور شدم تانی رو ببرم
کانیا نیش خندی زد: ازین به بعد قولی نده که نمیتونی انجامش بدی اقای پدر!
تهیونگ کلافه و حرصی گفت: میدونم بهت قول دادم ببرمت مسافرت میدونم قول دادم بیشتر پیشت باشم اما بعد مرگ پدر همه مارا ریخته رو سرم مارای شرکت بعدشم کارای موزیک و موزیک ویدیو این دقدقه ها هم هست ازت انتظار دارم درکم کنی تو الان 20 سالته
کانیا بازم نیشخند زد
جیمین توی سکوت به مشاجره این پدر و دختر نگاه میکرد
کانیا به راننده گفت: مقابل رستوران پیاده میشم
تهیونگ کفری دستش رو روی میز کوچیک کبوند و داد زد "گفته بودم اون کارو ول کنی نگفتم!
.
۸.۱k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.