حالا که آمدی خط میزنم تمام ناممکن های دنیارا

حالا که آمدی ،خط میزنم تمامِ ناممکن های دنیارا...
نیست و نابود میکنم ‌...
تمامِ نوشته هایم را که ،
رنگ و بوی تلخِ نبودنت را میدهند ...
به بهانه ی آمدنت واژه ی تنهایی را پَر پَر میکنم ،
تا تلافیه روز ها و سال های نبودنت شود..‌
در کنارت چه غم ها که به شادی تبدیل نمیشود...
و چه یخ بستن هایی در حضورت،
که تبدیل نمی شود به گرمای وجودت ...
میدانی ، دیگر از خاطراتمان فرار نمیکنم ...
چون تنها مقصدِ من برای هر رفتنی ،
آغوشِ امنِ توست ای همه چیز تمامِ قلبم ...
سقفِ آغوشِ امنِ تو ،
تلافیه تمامِ روزهای بی خانمانی ام شده است...

#پناه_خطیر
دیدگاه ها (۱)

صبور ...مثل درختی که در آتش می‌سوزدو توان گریختن ندارد.حیرت‌...

میدانی ، از یک جایی به بعد ، فقط میخواهی در آرامش باشی... ن...

ميليون‌ها انسان تصميم گرفته‌اند كه ديگر احساساتى نباشند. پوس...

میگردد دنیامی ایدروزگاری می آید زمانی که عاشق کسی بشوی که نخ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط