رمان آیا اون واقعا دوسم داشت؟
رمان آیا اون واقعا دوسم داشت؟
پارت ¹:
ویو ته:
امروز میرم به پرورشگاه سر بزنم..
از شرکت زدم بیرون و تو راه بودم بعد چن مین رسیدم..عجب ترافیکیه
رفتم تو همه جمع شده بودن تو حیاط به همشون با دقت نگا میکردم..یهو یه دختره نظرمو جلب کرد..وایستا ببینم اون دختره..خیلی شبیه..شبیه ا.ته..
ویو ا.ت:
یه روز حوصل سربر دیگع..رفتم تو سرویس بهداشتی کارای لازم رو انجام دادم بعد رفتم پیش یونا(دوست صمیمی ا.ت) داشتیم حرف میزدیم که یه دفعه اجوما اومد..
اجوما:بچه ها اماده شین امروز رئیس کیم میاد برای دیدن شماها
همه:چشم اجوما
امروز اون رئیس میاد..رفتم یه لباس ساده پوشیدم اماده شدمرفتم تو حیاط.. همه جمع شدن.....
..............
>پایان پارت ¹<
پارت ¹:
ویو ته:
امروز میرم به پرورشگاه سر بزنم..
از شرکت زدم بیرون و تو راه بودم بعد چن مین رسیدم..عجب ترافیکیه
رفتم تو همه جمع شده بودن تو حیاط به همشون با دقت نگا میکردم..یهو یه دختره نظرمو جلب کرد..وایستا ببینم اون دختره..خیلی شبیه..شبیه ا.ته..
ویو ا.ت:
یه روز حوصل سربر دیگع..رفتم تو سرویس بهداشتی کارای لازم رو انجام دادم بعد رفتم پیش یونا(دوست صمیمی ا.ت) داشتیم حرف میزدیم که یه دفعه اجوما اومد..
اجوما:بچه ها اماده شین امروز رئیس کیم میاد برای دیدن شماها
همه:چشم اجوما
امروز اون رئیس میاد..رفتم یه لباس ساده پوشیدم اماده شدمرفتم تو حیاط.. همه جمع شدن.....
..............
>پایان پارت ¹<
۴.۸k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.