پارت ۱۴
نمیتونم بجز بغل تو بخوابم اصلا نمی تونم بدون تو زندگی کنم لطفا ازت خواهش میکنم التماست می کنم برگرد من دیگه نمیکشم....باور کن یه شانس بهم بده
+جونگکوک اگه بخوام بگم دیگه دوست ندارم خب دروغ گفتم ولی من نمیتونم ببخشمت نمیشه دسته خودم نیست دلم همچین اجازه ای رو بهم نمیده وقتی دیدم داری بهم خیانت می کنی قلبم همونجا دیگه از کار افتاد من به خودم قول دادم نه تنها به تو بلکه به هیچ آدمه دیگه ای اعتماد نکنم از من خوشگل تر و زیباتر و بهتر زیاد هست برو پیش اونا(بغض)
_باشه...باشه هاما همین الان برو دیگه هم حق نداری بیای اینجا فعمیدی(بغض و داد)
+چیشد(ترسیده)
_گفتم برو مگه خودت اینجوری دوست نداری...برو دیگه هم حق نداری بیای فهمیدی(بغض و داد) همین الان وسایلات رو جمع کن و برو
+باش(گریه)
(جونگکوک ویو):
رفت دیدی رفت میدونستم میره حالا دیگه بدون اون چیکار کنم ها ای خدا (گریه) رفتم تو اتاقم داشتم از پنجره رفتنش رو میدیدم خیلی مظلوم شده بود اگه میدونستم دیگه قرار نیست ببینمت محکم بغلت می
+جونگکوک اگه بخوام بگم دیگه دوست ندارم خب دروغ گفتم ولی من نمیتونم ببخشمت نمیشه دسته خودم نیست دلم همچین اجازه ای رو بهم نمیده وقتی دیدم داری بهم خیانت می کنی قلبم همونجا دیگه از کار افتاد من به خودم قول دادم نه تنها به تو بلکه به هیچ آدمه دیگه ای اعتماد نکنم از من خوشگل تر و زیباتر و بهتر زیاد هست برو پیش اونا(بغض)
_باشه...باشه هاما همین الان برو دیگه هم حق نداری بیای اینجا فعمیدی(بغض و داد)
+چیشد(ترسیده)
_گفتم برو مگه خودت اینجوری دوست نداری...برو دیگه هم حق نداری بیای فهمیدی(بغض و داد) همین الان وسایلات رو جمع کن و برو
+باش(گریه)
(جونگکوک ویو):
رفت دیدی رفت میدونستم میره حالا دیگه بدون اون چیکار کنم ها ای خدا (گریه) رفتم تو اتاقم داشتم از پنجره رفتنش رو میدیدم خیلی مظلوم شده بود اگه میدونستم دیگه قرار نیست ببینمت محکم بغلت می
۱۰.۷k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.