پارت ۳&
اون نه الیزا بود لعنتی
یه لحظه رفتم تو فکر بابام دنبالم میگرده اوه لعنتی هیچ وقت از پیشلیا(نا مادری اش )
تکون نمی خوره بابام کسی بود مامانم رو جلوی چشام کشت لعنت به اون
همین طور که تو فکر بودم آجوما صدام کرد
آجوما: ا/ت دخترم ال*کل ها رو تو ببر
ا/ت بله آجوم
رفتم بدم اون دختر ه ع*ن پاشو دراز کرد تموم ال*کل ها ریخت رو میز و خیلی کم رو لباس الیزا
الیزا :ددی ببین چی کار کرد؟
جیمین دختره ی احمق چرا این کار رو کردی (مست)
ویو جیمین
تو حال خودم نبودم(برادر من م نست کردی انتظار داری تو حال خودت باشی)
نمیدونستم چی میگم یه سیلی زدم و گفتم
جیمین:بار آخرت باشه (م *ست)
ا/ت بله ارباب
جونگکوک :اما کار اون نبود جیمین(ایشون هوشیارن)
جیمین شما حرف نزن(مست)
نامجون جیمین کار اون دختره هس
جیمین شما چیزی نگو (مست)
نامجون میبینی جین اینم ثمره هیونگ شدن
جین حالا حرص نخور(مست)
ویو ا/ت
اون چن تا داشتن از من دفاع میکردن؟
پرش زمانی
مهمونی تموم شد
جیمین منو کشید
ویو جیمین
تو حال خودم نبودم ال*کل ریخت رو لباس الیزا اعصبانی شدم رفتم موهای دختره روکشیدم و شلاق رو آمده کردم(یه سوال مگه مست میکنن کار دیگه انجام نمیدن چرا داره این بدبخت رو شلاق میزنه)
پرش زمانی
ویو ا/ت
با درد بیدار شدم بدنم پانسمان شده بود اتفاق های دیشب اومد جلوم اشک اومد تو چشم(لوس)
خواستم بلند شم که..........
کرم ادمین در خماری گذاشتن نگران نباشین زیاد نمیمونین
دو سه ساعت دیگه میزارم
حمایت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه لحظه رفتم تو فکر بابام دنبالم میگرده اوه لعنتی هیچ وقت از پیشلیا(نا مادری اش )
تکون نمی خوره بابام کسی بود مامانم رو جلوی چشام کشت لعنت به اون
همین طور که تو فکر بودم آجوما صدام کرد
آجوما: ا/ت دخترم ال*کل ها رو تو ببر
ا/ت بله آجوم
رفتم بدم اون دختر ه ع*ن پاشو دراز کرد تموم ال*کل ها ریخت رو میز و خیلی کم رو لباس الیزا
الیزا :ددی ببین چی کار کرد؟
جیمین دختره ی احمق چرا این کار رو کردی (مست)
ویو جیمین
تو حال خودم نبودم(برادر من م نست کردی انتظار داری تو حال خودت باشی)
نمیدونستم چی میگم یه سیلی زدم و گفتم
جیمین:بار آخرت باشه (م *ست)
ا/ت بله ارباب
جونگکوک :اما کار اون نبود جیمین(ایشون هوشیارن)
جیمین شما حرف نزن(مست)
نامجون جیمین کار اون دختره هس
جیمین شما چیزی نگو (مست)
نامجون میبینی جین اینم ثمره هیونگ شدن
جین حالا حرص نخور(مست)
ویو ا/ت
اون چن تا داشتن از من دفاع میکردن؟
پرش زمانی
مهمونی تموم شد
جیمین منو کشید
ویو جیمین
تو حال خودم نبودم ال*کل ریخت رو لباس الیزا اعصبانی شدم رفتم موهای دختره روکشیدم و شلاق رو آمده کردم(یه سوال مگه مست میکنن کار دیگه انجام نمیدن چرا داره این بدبخت رو شلاق میزنه)
پرش زمانی
ویو ا/ت
با درد بیدار شدم بدنم پانسمان شده بود اتفاق های دیشب اومد جلوم اشک اومد تو چشم(لوس)
خواستم بلند شم که..........
کرم ادمین در خماری گذاشتن نگران نباشین زیاد نمیمونین
دو سه ساعت دیگه میزارم
حمایت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۱۱.۳k
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.