p13
کادو رو داد و رفت درشو باز کردم یه دستبند بود من:تو این موضوع فقط به پدرت رفتی سلیقش حرف نداره ولی دو رو بدجنسه نه به اون موقع نه به الانش که واسم کادو آورده همون موقع سرم گیج رفت جونگ کوک گرفتم کمرمو گرفت چسبوند به خودش کوک:سانا حالت خوبه من:وای سرم گیج میره جونگ کوک براید استایل بغلم کرد بردم تو اتاق خوابوندم کوک:از تب داری میسوزی منو برد تو حموم کوک:جیمین من سانا رو میبرم تو حموم منو برد تو حموم شیر آب و باز با همون لباس اون لباسشو در آورد بدنش لخت شد شیر آب و باز کرد هردومون رفتیم زیر دوش آب یخ بود بغلم کرد سرمو رو شونش گذاشتم دستشو رو موهام کشید نگاش کردم من:سرما میخوری جونگ کوک کوک:مهم نیست میخوام فقط تو خوب شی دستشو رو بازوم کشید بهم زل زده بود دستمو رو صورتش گذاشتم من:دوست دارم جونگ کوکی کوک:منم دوست دارم لبامو بوسید کمرمو محکم گرفت دستامو دور گردنش حلقه کردم همون موقع پاهام لرزید من:جونگ کوک پام میلرزه کوک:جیمین هیونگ جیمین:بله کوک:تو برو بیرون بیا سانا رو ببر لباسشو عوض کنه حوله منم بیار رفتم بیرون لباسامو عوض کردم نشستم
۸۵.۱k
۳۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.