+اوفففففف
+اوفففففف
^هق هق حالا باید چیکار کنیم ها هق هق اگه کاره احمقانه ای کرد چی هق اگه خودکشی کنه...
+نه..نه..نه هرگز نمیزارم همچین اتفاقی بیوفته
^پس چی کار کنیم هق
+پیداش میکنم
به سمته ماشینم رفتم،،رسیدم خونش ولی هرچقدر در زدم فایده نداشت زنگ زدم به گوشیش ولی از دسرس خارج بود خیلی نگران شدم هر جایی رو که ممکن بود بره رو گشتم ولی نه پیداش نکردم بااصبانیت رانندگی میکردم چند باری نزدیک بود تصادف کنم
داشتم خیابون هارو میگشتم که....
(توکیو ویدیو )
داشتم بی دلیل توی خیا بوم ها راه میرفتم انقدر گریه کرده بودم چشمام سرخ شده بو
شاید من واقعن یک دختره هرزم شاید بهتره برگردم بوسان پیشه خونوادم ولی نا پدریم رو چی کار کنم(بابای توکیو وختی توکیو ۱۶سالش بوده مرده و اون یک ناپدری خیلی هیزی رو داره که چند باری سعی کرده بهش تجاوز کنه)
داشتم با خودم حرف میزدم واز خیابون رد میشدم که یو ماشین با سرعت به سمتم میومد چشمامو بستم حالا که همه چیمو از دست دادم زندگی معنای نداره ....
پارت ۲۱
بلخره تونستم بزارممممم
^هق هق حالا باید چیکار کنیم ها هق هق اگه کاره احمقانه ای کرد چی هق اگه خودکشی کنه...
+نه..نه..نه هرگز نمیزارم همچین اتفاقی بیوفته
^پس چی کار کنیم هق
+پیداش میکنم
به سمته ماشینم رفتم،،رسیدم خونش ولی هرچقدر در زدم فایده نداشت زنگ زدم به گوشیش ولی از دسرس خارج بود خیلی نگران شدم هر جایی رو که ممکن بود بره رو گشتم ولی نه پیداش نکردم بااصبانیت رانندگی میکردم چند باری نزدیک بود تصادف کنم
داشتم خیابون هارو میگشتم که....
(توکیو ویدیو )
داشتم بی دلیل توی خیا بوم ها راه میرفتم انقدر گریه کرده بودم چشمام سرخ شده بو
شاید من واقعن یک دختره هرزم شاید بهتره برگردم بوسان پیشه خونوادم ولی نا پدریم رو چی کار کنم(بابای توکیو وختی توکیو ۱۶سالش بوده مرده و اون یک ناپدری خیلی هیزی رو داره که چند باری سعی کرده بهش تجاوز کنه)
داشتم با خودم حرف میزدم واز خیابون رد میشدم که یو ماشین با سرعت به سمتم میومد چشمامو بستم حالا که همه چیمو از دست دادم زندگی معنای نداره ....
پارت ۲۱
بلخره تونستم بزارممممم
۵.۹k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.