مـن عـاشق یه خلافکار شدم
#مـنعـاشقیهخلافکارشدم
𝖯𝗍:3
+هیچی میگم(داد)
-با... باشه
سفر زمانی به فردا صبح:
بلند شدم و لباس فرممو پوشیدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم.
چون دیشب دیر وقت اومدم خونه نتونستم کامل بخوابم و توی کلاس خوابالود بودم
استاد:ات
ات:بله استاد
استاد:بلند شو دختر
ات:چ.. چشم
سفر زمانی بعد از اتمام دانشگاه:
از دانشگاه زدم بیرون و یه تاکسی گرفتم به سمت خونه حرکت کردم وقتی اومدم خونه بابام توی خونه نبود
ویو جیمین:
-هعی کیم هه شین پولمو اوردی
*ف... فقط تونستم 2میلیونشو به دست بیارم
-چیییی فقط 2میلیون دلار این خیلی کمه(بچم زیاد میپسنده)
*ق... قربان رحم کن تورو خدا بهم فرصت بیشتری بده
-ببرینش بندازینش توی گودال
+چشم
*نههههههه نهههههه اینکارو نکننننننن قربان من غلط کردممممممم
-ببند زبون کثیفتو برین دخترشو بیارید
+چشم
*ات نه کاری باهاش نداشته یاش اون گناهی نکرده التماست میکنم، حاضرم همه چیمو بدم فقط دخترم نه
-خوبه منم میخام ضربه خفیفی بهت وارد کنم
*نعع ات رو کاری نداشته باشیدددد
ویو بک هه جین(فرمانبردار جیمین):
رسیدیم خونه کیم هه شین خیانت کار
+برید خونه رو بگردین و اون دختر هر*زه رو پیدا کنید
$چشم
%چشم
# چشم
= چشم.....
.....
ویو ات:
نگران بابام بودم تا اینکه دیدم حدود 10 تا مرد قد بلند و هیکلی با قیافه های عصبی اومدن تو خونه، ترسیده بودم
-چ....ی میخایین از م.... ن
+کیم ات توییی
-ب... بله
+ببرینش
-چ.. چرا مگه چیکار کردم
(با دستمال ساکتش کردن و سوارش کردن)
50مــین بعد:
+قربان اوردیمش
-بیاریدش
+چشم
..... ادامه دآرد
خدایی دیگه دستامو حس نمیکنم
𝖯𝗍:3
+هیچی میگم(داد)
-با... باشه
سفر زمانی به فردا صبح:
بلند شدم و لباس فرممو پوشیدم و به سمت دانشگاه حرکت کردم.
چون دیشب دیر وقت اومدم خونه نتونستم کامل بخوابم و توی کلاس خوابالود بودم
استاد:ات
ات:بله استاد
استاد:بلند شو دختر
ات:چ.. چشم
سفر زمانی بعد از اتمام دانشگاه:
از دانشگاه زدم بیرون و یه تاکسی گرفتم به سمت خونه حرکت کردم وقتی اومدم خونه بابام توی خونه نبود
ویو جیمین:
-هعی کیم هه شین پولمو اوردی
*ف... فقط تونستم 2میلیونشو به دست بیارم
-چیییی فقط 2میلیون دلار این خیلی کمه(بچم زیاد میپسنده)
*ق... قربان رحم کن تورو خدا بهم فرصت بیشتری بده
-ببرینش بندازینش توی گودال
+چشم
*نههههههه نهههههه اینکارو نکننننننن قربان من غلط کردممممممم
-ببند زبون کثیفتو برین دخترشو بیارید
+چشم
*ات نه کاری باهاش نداشته یاش اون گناهی نکرده التماست میکنم، حاضرم همه چیمو بدم فقط دخترم نه
-خوبه منم میخام ضربه خفیفی بهت وارد کنم
*نعع ات رو کاری نداشته باشیدددد
ویو بک هه جین(فرمانبردار جیمین):
رسیدیم خونه کیم هه شین خیانت کار
+برید خونه رو بگردین و اون دختر هر*زه رو پیدا کنید
$چشم
%چشم
# چشم
= چشم.....
.....
ویو ات:
نگران بابام بودم تا اینکه دیدم حدود 10 تا مرد قد بلند و هیکلی با قیافه های عصبی اومدن تو خونه، ترسیده بودم
-چ....ی میخایین از م.... ن
+کیم ات توییی
-ب... بله
+ببرینش
-چ.. چرا مگه چیکار کردم
(با دستمال ساکتش کردن و سوارش کردن)
50مــین بعد:
+قربان اوردیمش
-بیاریدش
+چشم
..... ادامه دآرد
خدایی دیگه دستامو حس نمیکنم
۳۸۰
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.