بچها درباره ی اون پست...من هیچ هدفی از مردن یا زنده بودن
ندارم.
اول از همه اگه قراره کامنتای چرتوپرت بنویسی خواهشن نخون چون مجبور نیستی!!! راستش این روزا حالم زیاد خوب نیست یه آدمی که خیلی واسهی من و خانوادم عزیز بود رو به دلیل تصادف از دست دادم.من از ازدست دادن اعضای خونوادم میترسم برای همین از سر خنگی خواستم خودمو از پشت بوم پرت کنم پایین تا مرگ عزیزانمو نبینم... ولی با خودم فکر کردم که ((اگه بمیرم چه اتفاقی قراره بیفته؟)) ... قراره از تو جهنم بشینم و به گریه زاری های خونوادم نگاه کنم؟ با اینکارم خوشحالی تقریبا نابود شدهی اونارو به کلی نابود کنم؟ با این کارم فقط یه گوشه تو آتیش جهنم بشینم و گریه کنم و به خودم لعنت بفرستم که باعث ناراحتیه اونا شدم؟ من به خونوادم قول دادم که درسمو بخونم که درآینده یه شغل خوب داشته باشم، به عزیز از دست رفتم قول دادم که مراقب بچه های کوچیکش باشم، به دوست صمیمیم قول دادم که وقتی بزرگ شدیم باهم یه بار به ژاپن سفر کنیم، به همکلاسیم قول دادم که کاردستی جدیدی که یاد گرفتمو بهش یاد بدم، به دختر خالم قول دادم بهش زبان ژاپنی رو یاد بدم، به یکی از دوستام انی قول داده بودم که دربارهی سایت داستان نویسی بهش توضیح بدم، به توگا قول داده بودم که با هم ادامه فنفیک توکیو ریونجرزمون رو بنویسیم، به میکا قول دادم باهم شیفت کنیم به انیمه توکیو ریونجرز... و در آخر به خودم قول دادم که زنده بمونم و به تمام قول هایی که دادم عمل کنم.
از تمام کسانی که توی اون پست کامنت دادن و سعی کردن مانع انجام دادن اون کار من بشن ممنونم🌸🌸🌸🌸
از انی و میکا که توی پیوی پیام دادن هم ممنونم🌸🌸🌸
و اگر نگرانم شدین..... خیلی معذرت میخوام که باعث نگرانیتون شدم....
و در آخر برای همتون آرزوی خوشبختی و خوشحالی دارم امیدوارم که همیشه سالم و تندرست باشید🌸🌸🌸🌸❤❤❤❤
الانم ساعت 5صبحه و من هنوز نخوابیدم😐😂
اول از همه اگه قراره کامنتای چرتوپرت بنویسی خواهشن نخون چون مجبور نیستی!!! راستش این روزا حالم زیاد خوب نیست یه آدمی که خیلی واسهی من و خانوادم عزیز بود رو به دلیل تصادف از دست دادم.من از ازدست دادن اعضای خونوادم میترسم برای همین از سر خنگی خواستم خودمو از پشت بوم پرت کنم پایین تا مرگ عزیزانمو نبینم... ولی با خودم فکر کردم که ((اگه بمیرم چه اتفاقی قراره بیفته؟)) ... قراره از تو جهنم بشینم و به گریه زاری های خونوادم نگاه کنم؟ با اینکارم خوشحالی تقریبا نابود شدهی اونارو به کلی نابود کنم؟ با این کارم فقط یه گوشه تو آتیش جهنم بشینم و گریه کنم و به خودم لعنت بفرستم که باعث ناراحتیه اونا شدم؟ من به خونوادم قول دادم که درسمو بخونم که درآینده یه شغل خوب داشته باشم، به عزیز از دست رفتم قول دادم که مراقب بچه های کوچیکش باشم، به دوست صمیمیم قول دادم که وقتی بزرگ شدیم باهم یه بار به ژاپن سفر کنیم، به همکلاسیم قول دادم که کاردستی جدیدی که یاد گرفتمو بهش یاد بدم، به دختر خالم قول دادم بهش زبان ژاپنی رو یاد بدم، به یکی از دوستام انی قول داده بودم که دربارهی سایت داستان نویسی بهش توضیح بدم، به توگا قول داده بودم که با هم ادامه فنفیک توکیو ریونجرزمون رو بنویسیم، به میکا قول دادم باهم شیفت کنیم به انیمه توکیو ریونجرز... و در آخر به خودم قول دادم که زنده بمونم و به تمام قول هایی که دادم عمل کنم.
از تمام کسانی که توی اون پست کامنت دادن و سعی کردن مانع انجام دادن اون کار من بشن ممنونم🌸🌸🌸🌸
از انی و میکا که توی پیوی پیام دادن هم ممنونم🌸🌸🌸
و اگر نگرانم شدین..... خیلی معذرت میخوام که باعث نگرانیتون شدم....
و در آخر برای همتون آرزوی خوشبختی و خوشحالی دارم امیدوارم که همیشه سالم و تندرست باشید🌸🌸🌸🌸❤❤❤❤
الانم ساعت 5صبحه و من هنوز نخوابیدم😐😂
۱۵۰.۳k
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.