دختر اجاره ای 🕸🖤
دختر اجاره ای 🕸🖤
𝐩𝐚𝐫 ²⁸
𝒓𝒆𝒏𝒕 𝒈𝒊𝒓𝒍🕸🖤
چشای تهیونگ کاسه ی خون شده بود که صدای جنی
رو شنید و سریع زد کنار
جنی: تهیونگ خوبی؟
تهیونگ: ببخشید
تهیونگ گریه افتاد
تهیونگ: ببخشید که نتونستم مواظبت باشم
جنی تهیونگ رو بغل کرد، سر تهیونگ روی شونه های جنی بود
تهیونگ: ببخشید🥺
جنی مو های تهیونگ رو نوازش میکرد
جنی: مگه ندیدی من خودم مواظب خودم هستم،
نگران من نباش
تهیونگ توی بغل جنی آروم شده بود
نوازش جنی بهترین حس دنیا براش بود
حسی مثل بچه ای که بغل مادرش بود
بچه ای که نمیخواست هیچ وقت ترک بشه
تهیونگ سرشو بلند کرد و به جنی نگاه کرد و اونو بوسید
[(دیگه بوسیدن نبود یه چیزی تو مایه های خوردن🤣)]
آره دیگه همو بوسیدن(خوردن) و تهیونگ به جنی نگاه کرد
تهیونگ: جنی.. میشه هیچ وقت ترکم نکنی؟
جنی: چرا باید ترکت کنم، من همیشه اینجام، حالا برگردیم شرکت؟
تهیونگ دستشو روی موهای جنی کشید
تهیونگ: باید یه چیزی بهت بگم
جنی: بگو
تهیونگ: من..
𝐩𝐚𝐫 ²⁸
𝒓𝒆𝒏𝒕 𝒈𝒊𝒓𝒍🕸🖤
چشای تهیونگ کاسه ی خون شده بود که صدای جنی
رو شنید و سریع زد کنار
جنی: تهیونگ خوبی؟
تهیونگ: ببخشید
تهیونگ گریه افتاد
تهیونگ: ببخشید که نتونستم مواظبت باشم
جنی تهیونگ رو بغل کرد، سر تهیونگ روی شونه های جنی بود
تهیونگ: ببخشید🥺
جنی مو های تهیونگ رو نوازش میکرد
جنی: مگه ندیدی من خودم مواظب خودم هستم،
نگران من نباش
تهیونگ توی بغل جنی آروم شده بود
نوازش جنی بهترین حس دنیا براش بود
حسی مثل بچه ای که بغل مادرش بود
بچه ای که نمیخواست هیچ وقت ترک بشه
تهیونگ سرشو بلند کرد و به جنی نگاه کرد و اونو بوسید
[(دیگه بوسیدن نبود یه چیزی تو مایه های خوردن🤣)]
آره دیگه همو بوسیدن(خوردن) و تهیونگ به جنی نگاه کرد
تهیونگ: جنی.. میشه هیچ وقت ترکم نکنی؟
جنی: چرا باید ترکت کنم، من همیشه اینجام، حالا برگردیم شرکت؟
تهیونگ دستشو روی موهای جنی کشید
تهیونگ: باید یه چیزی بهت بگم
جنی: بگو
تهیونگ: من..
۷.۵k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.