پارت4
میشه باهام........
°°°°°°°°°°′°°°°°°′°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
میخواست حرفش رو ادامه بده که یه صدای بهشتی شنیدم و برگشتم به عقب و دیدم که جونگ کوک داره با صداش قلبمو بدست میاره
داشت گیتار میزد و همراهش اهنگ میخوند
صداش واقعا قشنگ بود
چند مین بعد:
اهنگش تموم شده بودو همه براش دست میزدن و منم ناخوداگاه براش دست زدم
که یادم افتاد من ازش خوشم نمیاد و قرار هم نیست باهم دوست بشیم
+:هی ات چت شده؟ تا پنج دقیقه پیش داشتی پشت سرش بد میگفتی! ( باخودش حرف میزنه و خیلی هم اروم پچ پچ کرد)
جونگ کوک میکروفون رو برداشت و........
_:خب امشب قرار بود که من دوست دختر اینده ام رو انتخاب کنم
ومن........
تا اون لحظه ات براش مهم نبود که کوک چی میگه پ سرش هم تو گوشیش بود و داشت فحش بار یونگی میکرد
_: مین ات رو انتخاب می کنم
+:چ.... چی گفتی؟
+:من؟
(ته میره پیش کوک و در گوشی باهاش حرف میزنه)
*:کوکک
_:ها
*:من ات رو دوست دارم پس لطفا بیخیال ات شو
_:چی؟
_:ات رو دوست داری؟( نیشخند شیطانی)
*:اره خب
_:ببهشید ولی من زود تر اعتراف کردم و غیر از من هیچکس نمیتونه ات رو داشته باشه
*:چ... چی؟
*:اینهمه سال دوستی اخرش هم نمیتونی از ات به خاطر من بگذری؟
_:ب.... بین تو و ات باهم فرق دارید و هر کدوم جایگاه خودتونو دارید پس لطفا اینارو باهم قاطی نکن
*:نه تو ات رو به من ترجیح دادی منتظرم باش قراره از دوست های صمیمی به دشمن های خونی تبدیل بشیم
و قراره ی مثلث عشقی به وجود بیاد( حرفشو زد و رفت)
_:ته تههههه!( داد)
داشتم به بدبختیام فکر میکردم که ••••••••••••••
شرایط پارت5
۳لایک ۵کامنت تبلیغ پیجم
چرا فالورام به پستام نمیخوره؟
°°°°°°°°°°′°°°°°°′°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
میخواست حرفش رو ادامه بده که یه صدای بهشتی شنیدم و برگشتم به عقب و دیدم که جونگ کوک داره با صداش قلبمو بدست میاره
داشت گیتار میزد و همراهش اهنگ میخوند
صداش واقعا قشنگ بود
چند مین بعد:
اهنگش تموم شده بودو همه براش دست میزدن و منم ناخوداگاه براش دست زدم
که یادم افتاد من ازش خوشم نمیاد و قرار هم نیست باهم دوست بشیم
+:هی ات چت شده؟ تا پنج دقیقه پیش داشتی پشت سرش بد میگفتی! ( باخودش حرف میزنه و خیلی هم اروم پچ پچ کرد)
جونگ کوک میکروفون رو برداشت و........
_:خب امشب قرار بود که من دوست دختر اینده ام رو انتخاب کنم
ومن........
تا اون لحظه ات براش مهم نبود که کوک چی میگه پ سرش هم تو گوشیش بود و داشت فحش بار یونگی میکرد
_: مین ات رو انتخاب می کنم
+:چ.... چی گفتی؟
+:من؟
(ته میره پیش کوک و در گوشی باهاش حرف میزنه)
*:کوکک
_:ها
*:من ات رو دوست دارم پس لطفا بیخیال ات شو
_:چی؟
_:ات رو دوست داری؟( نیشخند شیطانی)
*:اره خب
_:ببهشید ولی من زود تر اعتراف کردم و غیر از من هیچکس نمیتونه ات رو داشته باشه
*:چ... چی؟
*:اینهمه سال دوستی اخرش هم نمیتونی از ات به خاطر من بگذری؟
_:ب.... بین تو و ات باهم فرق دارید و هر کدوم جایگاه خودتونو دارید پس لطفا اینارو باهم قاطی نکن
*:نه تو ات رو به من ترجیح دادی منتظرم باش قراره از دوست های صمیمی به دشمن های خونی تبدیل بشیم
و قراره ی مثلث عشقی به وجود بیاد( حرفشو زد و رفت)
_:ته تههههه!( داد)
داشتم به بدبختیام فکر میکردم که ••••••••••••••
شرایط پارت5
۳لایک ۵کامنت تبلیغ پیجم
چرا فالورام به پستام نمیخوره؟
۲.۹k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.