پارت ۳۱
از سینه هات دلکند و گذاشتت رو صندلی شاگرد، استارت زد و شروع به حرکت کرد با بهت بهش خیره شدی و شروع کردی به جیغ زدن
ات. و... ولم کن... من نمیخوام بیام... ولم کنن
آرمین. هیییسسس... آروم باش پیش خودم جات امن تره
ات. اره راست میگی خیلی امنه، انقدر امنه که باید ترسه اینو داشته باشم هر دیقه با کی تریسام بزنم
آرمین. بس کن باشه؟؟ فقط بس کن و ساکت باش
ناچار از وضعیت پیش اومده به صندلی چسبیدی و اخماتو توهم فرو کردی بعد از گذروندن چند تا چراغ قرمز پشت سر هم رسیدین خونش.
درو باز کرد که پیاده بشه محکم چسبیدی به صندلیو اخماتو توهم کشیدی، با دیدن کارت پیاده شد و در سمت تورو باز کرد لب باز کرد و غرید:
آرمین. سرتق نشو دختر؛ اگر سگ بشم تا صبح میگامت
و بعد از این حرفش کولت کرد و رفت سمت در ورودیه خونه، میدونستی با مقاومت فقط بیشتر اذیتت میکنه پس دل به دریا زدی و همراهیش کردی .همونطور که روی کولش بودی، یه ضربه محکم و یهویی به باسنت زد و آهت دراومد ناخواسته بود کارش خیلی یهویی بود، تا به خودت اومدی انداختت رو تخت اره این همون تخت کذایی و مسخره بود اما بازم بهش اعتماد کردی چون دوست داشت چون عاشقانه لمست میکرد و عاشقانه های زیادی زیر گوشت نجوا میکرد.
ات. و... ولم کن... من نمیخوام بیام... ولم کنن
آرمین. هیییسسس... آروم باش پیش خودم جات امن تره
ات. اره راست میگی خیلی امنه، انقدر امنه که باید ترسه اینو داشته باشم هر دیقه با کی تریسام بزنم
آرمین. بس کن باشه؟؟ فقط بس کن و ساکت باش
ناچار از وضعیت پیش اومده به صندلی چسبیدی و اخماتو توهم فرو کردی بعد از گذروندن چند تا چراغ قرمز پشت سر هم رسیدین خونش.
درو باز کرد که پیاده بشه محکم چسبیدی به صندلیو اخماتو توهم کشیدی، با دیدن کارت پیاده شد و در سمت تورو باز کرد لب باز کرد و غرید:
آرمین. سرتق نشو دختر؛ اگر سگ بشم تا صبح میگامت
و بعد از این حرفش کولت کرد و رفت سمت در ورودیه خونه، میدونستی با مقاومت فقط بیشتر اذیتت میکنه پس دل به دریا زدی و همراهیش کردی .همونطور که روی کولش بودی، یه ضربه محکم و یهویی به باسنت زد و آهت دراومد ناخواسته بود کارش خیلی یهویی بود، تا به خودت اومدی انداختت رو تخت اره این همون تخت کذایی و مسخره بود اما بازم بهش اعتماد کردی چون دوست داشت چون عاشقانه لمست میکرد و عاشقانه های زیادی زیر گوشت نجوا میکرد.
۹۹۷
۱۶ دی ۱۴۰۳