گفتم مرا عاشق بدان، گفتا دگر باشد مگر ،،
گفتم مرا عاشق بدان، گفتا دگر باشد مگر ،،
گفتم تو لیلای منی، گفتا تو مجنونی مگر !!
گفتم ندادی دل به من، گفتا تو دلداری مگر ،،
گفتم همه نازت به چند، گفتا خریداری مگر !!
گفتم به هر نرخ و بها ،،
گفتا که دارایی مگر !!
گفتم نه اما میشوم، گفتا تو در وهمی مگر ،،
گفتم سرم را میدهم، گفتا تکان خورده مگر !!
گفتم که جانم میدهم، گفتا که جان داری مگر !! گفتم شَوَم تکیه گهت، گفتا تو دیواری مگر ،،
گفتم خرابت میشوم، گفتا تو آبادی مگر ،،
گفتم که دربندت شوم، گفتا تو آزادی مگر !!
گفتم که غمخوارت شوم ،،
گفتا تو غمخواری مگر !!
گفتم تو لیلای منی، گفتا تو مجنونی مگر !!
گفتم ندادی دل به من، گفتا تو دلداری مگر ،،
گفتم همه نازت به چند، گفتا خریداری مگر !!
گفتم به هر نرخ و بها ،،
گفتا که دارایی مگر !!
گفتم نه اما میشوم، گفتا تو در وهمی مگر ،،
گفتم سرم را میدهم، گفتا تکان خورده مگر !!
گفتم که جانم میدهم، گفتا که جان داری مگر !! گفتم شَوَم تکیه گهت، گفتا تو دیواری مگر ،،
گفتم خرابت میشوم، گفتا تو آبادی مگر ،،
گفتم که دربندت شوم، گفتا تو آزادی مگر !!
گفتم که غمخوارت شوم ،،
گفتا تو غمخواری مگر !!
۱۸۵
۲۱ مهر ۱۴۰۳