استاد ماهر(دکتر قلب من)🫂❤🥺 𖣘𖣘③⓪𖣘𖣘
شوگا:داکمَن
کوک:چی؟
ته:همشون؟
شوگا:اره همه همشون
کوک:باورم نمیشه
ته:ا..الان کجان؟
شوگا:یه جایی دور از اینجا
کوک:چطوری پیداشون کردی؟
شوگا:خودشون اومدن سراغم
جینهو سراسیمه وارد اتاق شد:
ش..شوگا خوبی؟
شوگا:اره اره چیشده؟
جینهو سریع شوگا رو بغل کرد:
ا..اون مرده باهات چیکار داشت؟
شوگا:کدوم؟
جینهو:خودم دیدم اونی که سیاه پوشیده بود
شوگا هم خندید و جینهو رو بغل کرد:
نگران نباش اون صدمه ای بهم نزد
جینهو:چرا رفتی دنبالش نمیگی خطرناک میبود؟*لوس*
ته:ایش ایش ایش برای من اینطوری نگران نشد
جینهو:تو از کجا میدونی؟ اصن راست میگی شوگا از تو بهتره که نگرانش شدم* چشم غره*
شوگا:فداش بشم من*بوسه ای رو پیشونیش گذاشت*
جینهو خودشو بیشتر تو بغل شوگا جا کرد
کوک:ایش ایش چندشا جم کنین ببینم
شوگا:چیکار کنیم حالا؟
جینهو:چی؟
شوگا:تو ساکت باش با پسرام
جینهو:اوکی
کوک:نمیدونم ولی باید ماهم برگردیم ، هم ما و هم اونا این قولو به هم دادیم
ته:راست میگه ، اگه سالم بودم همین الانمیرفتم سراغشون
شوگا:تو لازم نیست کار سر خود انجام بدی
جینهو:میخواین چیکار کنین؟
شوگا:عشقم تو خودتو درگیر نکن بیا بریم که خیلی کار داریم
جینهو از بغل شوگا درومد و دستشو گرفت بریم
شوگا:اوکی
کوک:راستی
شوگا:بله؟
کوک:شغلشون چی؟همون ...
شوگا:اره خودشه
کوک پرید هوا:یعسسسسسس خودشهههههههه
شوگا:نگاش کن توروخودا
کوک:چیه تو من عاشق ماجراجویی و خطرم واییییییی چقد خوبههههه چیمیشد زود تر پیدامون میکردن
ته:اینقد دوست داری چرا خودت ...
شوگا:هیسسسسسسس ای بابا *نشون دادن جینهو*
جینهو:چیشده؟ینی من اینقدر غریبم که بهم نمیگی؟
خیلی بدی مین یونگی باهات قهرم*رفت*
شوگا:ای بابا وایستا توضیح میدم برات بخدا
کوک:داداش اوضات خراب شد بدو برو درستش کن
ته:*خنده*اخخخخخ راست میگه برو
شوگا:وایستاااااا جینهوووو*داد*
کوک:امان از دست این دوتا
فلش بک به موقعی که ناشناسه ماسکشو داد پایین:/
...
کوک:چی؟
ته:همشون؟
شوگا:اره همه همشون
کوک:باورم نمیشه
ته:ا..الان کجان؟
شوگا:یه جایی دور از اینجا
کوک:چطوری پیداشون کردی؟
شوگا:خودشون اومدن سراغم
جینهو سراسیمه وارد اتاق شد:
ش..شوگا خوبی؟
شوگا:اره اره چیشده؟
جینهو سریع شوگا رو بغل کرد:
ا..اون مرده باهات چیکار داشت؟
شوگا:کدوم؟
جینهو:خودم دیدم اونی که سیاه پوشیده بود
شوگا هم خندید و جینهو رو بغل کرد:
نگران نباش اون صدمه ای بهم نزد
جینهو:چرا رفتی دنبالش نمیگی خطرناک میبود؟*لوس*
ته:ایش ایش ایش برای من اینطوری نگران نشد
جینهو:تو از کجا میدونی؟ اصن راست میگی شوگا از تو بهتره که نگرانش شدم* چشم غره*
شوگا:فداش بشم من*بوسه ای رو پیشونیش گذاشت*
جینهو خودشو بیشتر تو بغل شوگا جا کرد
کوک:ایش ایش چندشا جم کنین ببینم
شوگا:چیکار کنیم حالا؟
جینهو:چی؟
شوگا:تو ساکت باش با پسرام
جینهو:اوکی
کوک:نمیدونم ولی باید ماهم برگردیم ، هم ما و هم اونا این قولو به هم دادیم
ته:راست میگه ، اگه سالم بودم همین الانمیرفتم سراغشون
شوگا:تو لازم نیست کار سر خود انجام بدی
جینهو:میخواین چیکار کنین؟
شوگا:عشقم تو خودتو درگیر نکن بیا بریم که خیلی کار داریم
جینهو از بغل شوگا درومد و دستشو گرفت بریم
شوگا:اوکی
کوک:راستی
شوگا:بله؟
کوک:شغلشون چی؟همون ...
شوگا:اره خودشه
کوک پرید هوا:یعسسسسسس خودشهههههههه
شوگا:نگاش کن توروخودا
کوک:چیه تو من عاشق ماجراجویی و خطرم واییییییی چقد خوبههههه چیمیشد زود تر پیدامون میکردن
ته:اینقد دوست داری چرا خودت ...
شوگا:هیسسسسسسس ای بابا *نشون دادن جینهو*
جینهو:چیشده؟ینی من اینقدر غریبم که بهم نمیگی؟
خیلی بدی مین یونگی باهات قهرم*رفت*
شوگا:ای بابا وایستا توضیح میدم برات بخدا
کوک:داداش اوضات خراب شد بدو برو درستش کن
ته:*خنده*اخخخخخ راست میگه برو
شوگا:وایستاااااا جینهوووو*داد*
کوک:امان از دست این دوتا
فلش بک به موقعی که ناشناسه ماسکشو داد پایین:/
...
۳۶.۸k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.