ⁱ ʷᵃˢ ⁱⁿ ˡᵒᵛᵉ ʷⁱᵗʰ ʸᵒᵘ⁴
ا.ت:اخی ...
جینا:اینجوری
ا.ت:دختره ی بدبخت
جینا:بیا بریم الان کلاس شروع میشه
ا.ت:بریم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
*چند ماه بعد*
امروز بلاخره فارغالتحصیل میشیم
خیلی خیلی خوشحالم دیدم مدیر دانشگاه داره صدامون میکنه
مدیر:بچها یک لحظه جمع شید اینجا
هممون جمع شدیم تو سالن اصلی
مدیر:امروز قرار شما فارغالتحصیل بشید و پسرا ۱ سال دیگه باید برن سربازی تعجب نکنید قانون تغیر کرده.... اینا مهم نیس امسال قراره یک جشن بزرگ براتون بگیریم پس برید برای امشب خودتونو آماده کنید
هممون خوشحال بودیم داشتیم از خوشحالی میزدیم تو سره کله ی هم دیگع
__________________________________________
(شب شده پر ستاره )
ببخشید که کمه چون مسافرتم مجبورم ولی برگردم قول میدم براتون کلی بنویسم
جینا:اینجوری
ا.ت:دختره ی بدبخت
جینا:بیا بریم الان کلاس شروع میشه
ا.ت:بریم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
*چند ماه بعد*
امروز بلاخره فارغالتحصیل میشیم
خیلی خیلی خوشحالم دیدم مدیر دانشگاه داره صدامون میکنه
مدیر:بچها یک لحظه جمع شید اینجا
هممون جمع شدیم تو سالن اصلی
مدیر:امروز قرار شما فارغالتحصیل بشید و پسرا ۱ سال دیگه باید برن سربازی تعجب نکنید قانون تغیر کرده.... اینا مهم نیس امسال قراره یک جشن بزرگ براتون بگیریم پس برید برای امشب خودتونو آماده کنید
هممون خوشحال بودیم داشتیم از خوشحالی میزدیم تو سره کله ی هم دیگع
__________________________________________
(شب شده پر ستاره )
ببخشید که کمه چون مسافرتم مجبورم ولی برگردم قول میدم براتون کلی بنویسم
۵.۱k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.