رفیق پارت 2
بعد دخترا رفتن حیاط
عمر رفت قهوه بگیره بیاره
بعد سوسن و بقیه ی دخترا دیدن امیر تو
حیاط داره دست ی دختر رو فشار میده
الان سوال دارین دختره کیه خواهر عمر زیبا
پسرا تا می خواستن پاشن سوسن رفت سمت امیر
هلش داد گفت
سوسن: هی چیکار میکنی تو
زیبا سری رفت سمت اوگلجان اینا
امیر: به توچه وبعدش دارو دسته ی امیر اومدن
همون موقع عمر اومد
عمر: چه خبره
سوسن : دعوا اوکی
بعد موهاش رو با کش بست
امیر می خواست بزنه که
سوسن دست امیر رو گرفت و پیچوند بعد وپرتش کرد زمین
عمر: اوها
یاسمین با لگد زد تو شیکم اون یکی
تولگا: اوو
ایبیکه پاشو بلند می کنه و مکم می زنه تو دهنش بعد تو دلش
برک: وا
اسیه دستش رو میگیره و مکم پرتش می کنه زمین
دروک : او
بعد الیف کله میزنه و یه دونم میزنه تو دهنش
اوگلجان که موند
جانسو میزنه تو کمرش بعد و پرتش میکنه زمین
سرپ: چی
دخترا که نابودشون کردن دست تکون دادن و گفتن خداحافظ
دهن همه که وا مونده بود
پارت بعدی رو بزارم
اصکی ممنوع
عمر رفت قهوه بگیره بیاره
بعد سوسن و بقیه ی دخترا دیدن امیر تو
حیاط داره دست ی دختر رو فشار میده
الان سوال دارین دختره کیه خواهر عمر زیبا
پسرا تا می خواستن پاشن سوسن رفت سمت امیر
هلش داد گفت
سوسن: هی چیکار میکنی تو
زیبا سری رفت سمت اوگلجان اینا
امیر: به توچه وبعدش دارو دسته ی امیر اومدن
همون موقع عمر اومد
عمر: چه خبره
سوسن : دعوا اوکی
بعد موهاش رو با کش بست
امیر می خواست بزنه که
سوسن دست امیر رو گرفت و پیچوند بعد وپرتش کرد زمین
عمر: اوها
یاسمین با لگد زد تو شیکم اون یکی
تولگا: اوو
ایبیکه پاشو بلند می کنه و مکم می زنه تو دهنش بعد تو دلش
برک: وا
اسیه دستش رو میگیره و مکم پرتش می کنه زمین
دروک : او
بعد الیف کله میزنه و یه دونم میزنه تو دهنش
اوگلجان که موند
جانسو میزنه تو کمرش بعد و پرتش میکنه زمین
سرپ: چی
دخترا که نابودشون کردن دست تکون دادن و گفتن خداحافظ
دهن همه که وا مونده بود
پارت بعدی رو بزارم
اصکی ممنوع
۲.۹k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.