Part30:
Part30:
/ دختر نمیخواد زحمت بکشی الان دیگه پرایم بهتره بریم
+چشمممم
داشت گریم میگرفت اشک تو چشمام جمع شده بود رفتم تو پذیرایی
! عمرا اگه بزارم برید شب همینجت بمونید تازه عروس دومادامونم باهم خلوت کنن هم تهیونگ و لیا هم دوماد قشنگم با هاری € نه دیگه وقعا نمیخوایم مزاحم بشیم
" مزاحم چیه دیگه فامیل شدیم باهم
/ حالا که اسرار میکنی دیگه حرفی نداریم
با چیزی که شنیدم خوشحال شدم دوییدم تو حال ولی خیلی خسته بودم رفتم بغل کوک دیدم هنوزم همونطوریه سرمو انداختم پایین دیگه خسته شدم واقعا که یهو دیدم دستشوگذاشتم بغل کمرمو چسبوندم به خودش
_ پس منو خانومم بریم اتاقمون جفتمون خسته ایم
!برید کبوترای عاشق
اومدم برم که از شدت خستگی پاهام پیچ خورد کوک گرفتتم
_ خوبی ( نگران )
+اره فقط خستم
که یهو براید استایل بغلم کرد
+ بزارم زمیننن هییی باتوعممم
_ مگه نگفتی خسته ای پس چرا انقدر ول میخوری
_شب بخیرررررررر
بردتم اتاق در و بست
نشوندم رو تخت زانو زد و کفشامو درآورد
+ هنوز ناراحتی ازم ؟
_ هیچوقت نمیتونم ازت ناراحت باشم
+ یااااا پس تا الان منو اسکل خودت کردییییی
_ مگه مگفتی خسته تی
+ چون خستم هیچی نمیگم بهت حالاعم برو کنار میخوام لباس عوض کنم
_عوض کن به منم لباس بده
+از کشوم وردار
_ چشم
داشتم لباس عوض میکردم شلوارمو پوشیده بودم میخواستم پیرهنمو بپوشم که
_ دقیقا کدوم کشو
یه نگاه بهش کردم دیدم کشوی لباس زیرمو باز کرد
+ای خدا خنگ اینو چرا باز کردی
رفتم بالا سرش کشو رو بستم دومی رو باز کردم
+بفرمایید
_ مرسی خانومم
رفتم پیرهنمو پوشیدم کوکم پوشید مسواکمم زدم رفتم تو تخت دراز کشیدم و رفتم تو گوشی
_ برام سواله کی وقتی یه همچین ادم جذابی پیششع میره تو گوشی
+ عشقم خوب دسشویی بودی
_ دیگه نمیتونم تحمل کنم
لباسشو درآورد و اومد روم و تو چشمام خمار نگاه میکرد
/ دختر نمیخواد زحمت بکشی الان دیگه پرایم بهتره بریم
+چشمممم
داشت گریم میگرفت اشک تو چشمام جمع شده بود رفتم تو پذیرایی
! عمرا اگه بزارم برید شب همینجت بمونید تازه عروس دومادامونم باهم خلوت کنن هم تهیونگ و لیا هم دوماد قشنگم با هاری € نه دیگه وقعا نمیخوایم مزاحم بشیم
" مزاحم چیه دیگه فامیل شدیم باهم
/ حالا که اسرار میکنی دیگه حرفی نداریم
با چیزی که شنیدم خوشحال شدم دوییدم تو حال ولی خیلی خسته بودم رفتم بغل کوک دیدم هنوزم همونطوریه سرمو انداختم پایین دیگه خسته شدم واقعا که یهو دیدم دستشوگذاشتم بغل کمرمو چسبوندم به خودش
_ پس منو خانومم بریم اتاقمون جفتمون خسته ایم
!برید کبوترای عاشق
اومدم برم که از شدت خستگی پاهام پیچ خورد کوک گرفتتم
_ خوبی ( نگران )
+اره فقط خستم
که یهو براید استایل بغلم کرد
+ بزارم زمیننن هییی باتوعممم
_ مگه نگفتی خسته ای پس چرا انقدر ول میخوری
_شب بخیرررررررر
بردتم اتاق در و بست
نشوندم رو تخت زانو زد و کفشامو درآورد
+ هنوز ناراحتی ازم ؟
_ هیچوقت نمیتونم ازت ناراحت باشم
+ یااااا پس تا الان منو اسکل خودت کردییییی
_ مگه مگفتی خسته تی
+ چون خستم هیچی نمیگم بهت حالاعم برو کنار میخوام لباس عوض کنم
_عوض کن به منم لباس بده
+از کشوم وردار
_ چشم
داشتم لباس عوض میکردم شلوارمو پوشیده بودم میخواستم پیرهنمو بپوشم که
_ دقیقا کدوم کشو
یه نگاه بهش کردم دیدم کشوی لباس زیرمو باز کرد
+ای خدا خنگ اینو چرا باز کردی
رفتم بالا سرش کشو رو بستم دومی رو باز کردم
+بفرمایید
_ مرسی خانومم
رفتم پیرهنمو پوشیدم کوکم پوشید مسواکمم زدم رفتم تو تخت دراز کشیدم و رفتم تو گوشی
_ برام سواله کی وقتی یه همچین ادم جذابی پیششع میره تو گوشی
+ عشقم خوب دسشویی بودی
_ دیگه نمیتونم تحمل کنم
لباسشو درآورد و اومد روم و تو چشمام خمار نگاه میکرد
۷.۶k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.