ادامه p⁴
ادامه p⁴
"𝒂𝒕"
ارباب جئون برام خرس رو گرفت ممنونش بودم که اینکارو کرد ولی چرا... اون از کاری که دیشب کرد اونم از الان دیشب که بغلم کرد و خوابیدم تو بغلش امروزم که برام کلی لباس و گرفت با این خرس.
خیلی خوبه اصن بهش نمیخوره که انقدر خوب باشه ولی...احساس میکنم دارم وابسته اش میشم
عع ات گیجی مگه آخه کی یه شبه وابسته میشه اسکل شدم رفتا...
سوار ماشین شدیم.
♡الان کجا میریم
+خونه... بعداز ظهرم میریم کافه یانگ سو
♡باشه
برگشتم سمت پنجره. دوباره چرخیدم طرفش و گفتم
♡ممنونم ارباب جئون
+خاهش
"بعد از ظهر"
+پیاده شو
رفتم پایین به کافه روبه روم نگاه کردم اسم کافه
دریای ابی بود چرا دریا... هرچی ولی قشنگه اسمش خوشم میاد از اسمش.
رفتیم تو اما با چیزی که دیدم...
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
های گایز:]
خوبین؟
میدونم که دیر به دیر میزارم ببخشید اما
چون کم وقت میکنم بنویسم فیک رو برای همین.
حمایت؟!
لایک؟؟
کامنت؟!
ماچ به یک یکتون😘
"𝒂𝒕"
ارباب جئون برام خرس رو گرفت ممنونش بودم که اینکارو کرد ولی چرا... اون از کاری که دیشب کرد اونم از الان دیشب که بغلم کرد و خوابیدم تو بغلش امروزم که برام کلی لباس و گرفت با این خرس.
خیلی خوبه اصن بهش نمیخوره که انقدر خوب باشه ولی...احساس میکنم دارم وابسته اش میشم
عع ات گیجی مگه آخه کی یه شبه وابسته میشه اسکل شدم رفتا...
سوار ماشین شدیم.
♡الان کجا میریم
+خونه... بعداز ظهرم میریم کافه یانگ سو
♡باشه
برگشتم سمت پنجره. دوباره چرخیدم طرفش و گفتم
♡ممنونم ارباب جئون
+خاهش
"بعد از ظهر"
+پیاده شو
رفتم پایین به کافه روبه روم نگاه کردم اسم کافه
دریای ابی بود چرا دریا... هرچی ولی قشنگه اسمش خوشم میاد از اسمش.
رفتیم تو اما با چیزی که دیدم...
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
های گایز:]
خوبین؟
میدونم که دیر به دیر میزارم ببخشید اما
چون کم وقت میکنم بنویسم فیک رو برای همین.
حمایت؟!
لایک؟؟
کامنت؟!
ماچ به یک یکتون😘
۱۳.۸k
۲۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.