پرتوقع بودن با متوقع بودن فرق دارد؟
پرتوقع بودن با متوقع بودن فرق دارد؟
خودم فکر می کنم فرق دارد. بالاخره هرکس توقعاتی دارد و دلش می خواهد یک نفر آنها برآورده کند. آن یک نفر هم بسته به آن شرایط فرق می کند صد در صد... خودم شخصا توقع دارم وقتی وارد یک سوپرمارکت یا فروشگاه می شوم و درباره ی یک محصول سوال می پرسم، طرف من را آدم حساب کند و نگاهش را از تلویزیون چهارده اینچ روی سقف بیاورد پایین و درست و حسابی جوابم را بدهد. این نشان می دهد که من پرتوقعم؟
نه .. فکر نکنم....
یا اگر سر صبح دارم از پیاده رو رد می شوم و مغازه دارها تک تک کرکره ها را داده اند بالا و شلنگ به دست در حال آبپاشی جلوی دکانشان هستند، مسلم است که توقع دارم سر شلنگ را کنار بکشند تا من رد بشوم نه اینکه به شالاپ شلوپشان ادامه بدهند و من به جای شلنگ مجبور به تغییر مسیر بشوم.... از این مثلا ها زیاد است... از همین ها که بعضی می گذارند به پای پرتوقع بودن.
از توقع اینکه یک دوست جواب پیغام ات را بدهد وقتی می بینی بیست و چهار ساعت آنلاین است تا توقع تشکر بعد از سفره ی شام. خیلی زیادند... خیلی ....
ولی انگار در این فقره هم اگر بیخیال سر کنی زندگی بی دغدغه تری داری ... اگر بزنی کوچه ی علی چپ و تک تک توقعاتت را فراموش کنی هم خودت راحت تری هم اطرافیانت اینقدر محکم برچسب پرتوقع بودن را به پیشانی ات نمی زنند که دردت بگیرد.
از من گفتن " به روی خودت نیار " .... فقط این را یادت باشد که وقتی تو قرار نیست از طرف مقابلت توقع توجه و دلداری و همدردی و این حرفا داشته باشی، او هم نباید به توقعاتش از تو برسد ...
خودم فکر می کنم فرق دارد. بالاخره هرکس توقعاتی دارد و دلش می خواهد یک نفر آنها برآورده کند. آن یک نفر هم بسته به آن شرایط فرق می کند صد در صد... خودم شخصا توقع دارم وقتی وارد یک سوپرمارکت یا فروشگاه می شوم و درباره ی یک محصول سوال می پرسم، طرف من را آدم حساب کند و نگاهش را از تلویزیون چهارده اینچ روی سقف بیاورد پایین و درست و حسابی جوابم را بدهد. این نشان می دهد که من پرتوقعم؟
نه .. فکر نکنم....
یا اگر سر صبح دارم از پیاده رو رد می شوم و مغازه دارها تک تک کرکره ها را داده اند بالا و شلنگ به دست در حال آبپاشی جلوی دکانشان هستند، مسلم است که توقع دارم سر شلنگ را کنار بکشند تا من رد بشوم نه اینکه به شالاپ شلوپشان ادامه بدهند و من به جای شلنگ مجبور به تغییر مسیر بشوم.... از این مثلا ها زیاد است... از همین ها که بعضی می گذارند به پای پرتوقع بودن.
از توقع اینکه یک دوست جواب پیغام ات را بدهد وقتی می بینی بیست و چهار ساعت آنلاین است تا توقع تشکر بعد از سفره ی شام. خیلی زیادند... خیلی ....
ولی انگار در این فقره هم اگر بیخیال سر کنی زندگی بی دغدغه تری داری ... اگر بزنی کوچه ی علی چپ و تک تک توقعاتت را فراموش کنی هم خودت راحت تری هم اطرافیانت اینقدر محکم برچسب پرتوقع بودن را به پیشانی ات نمی زنند که دردت بگیرد.
از من گفتن " به روی خودت نیار " .... فقط این را یادت باشد که وقتی تو قرار نیست از طرف مقابلت توقع توجه و دلداری و همدردی و این حرفا داشته باشی، او هم نباید به توقعاتش از تو برسد ...
۱.۶k
۲۱ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.