دو پارتی
دو پارتی
#تک_پارتی
#استریکیدز
#چانگبین
-pt1
*وقتی هم دانشگاهیت بود و میخواست دلتو به دست بیاره*
(درخواستی بشم، این بشه اصن تو ویس نیست)
(چانگبین ویو)
صبح بود و من بازم به این فکر میکردم چطور میتونم به ا/ت بگم که بهش علاقه دارم، البته تو این کار دوستامم کمکم میکردن ولی بازم نمیتونستم، خیلی برام سخت بود.
آماده شدم و با سونگمین باهم راه افتادیم بریم دانشگاه.
(÷ سونگمین . +چانگبین)
÷ خب چیشد بلخره بهش گفتی؟
+نه، نمیدونم چجوری بهش بگم
÷خب اسکل برو تو روش بگو من بهت علاقه دارم(خیلیم عالی)
+سونگمین سخته، میفهمی؟سخته
.
.
(ادمینم فادات شم)
چانگبین و بقیه دوستاش(همین پسرای خودمون)باهم داشتن به چانگبین کمک میکردن تا بتونه یه راهی پیدا کنه که به ا/ت بگه
(ا/ت ویو)
(یه لحظه وایسین دستم جر خورد😐)
یه چند روزیه که چانگبین کمی عجیب رفتار میکنه، ولی بازم با این حال برام خیلی جذابه، زیادی کیوتههه کاش بتونم بهش بگم(خببب داستان داره جالب میشههه)
(آیم ادمین)
چانگبین با اکیپ خفنشون یه چیزی چیدن اصن اووف، خب بریم بهتون بگم.
سونگمین که کلا یه جورایی تو اکیپ پایه ترین بود و با چانگبین صمیمی ترین بود همه ی اینارو چیده بود.
سونگمین رفت سمت ا/ت و ازش خواست که بیاد به سالن اصلی دانشگاه.
وقتی ا/ت رفت سالن خیلی شلوغ بود چون کل بچها چانگبین رو دوست داشتن و چانگبین بین همه وایساده بود.
پسرا هم پشت چانگبین وایسادن و هر کدوم یه کاغذ دستشون بود که نوشته بود
ا/ت.من.بهت.علاقه.دارم(ریدم😐🤌🏻)
اینو قشششششنگ ریدم
بیا پارت بعدی
و خداوند هر کسی را که لایک نکند تبدیل به دلقک میکند
#تک_پارتی
#استریکیدز
#چانگبین
-pt1
*وقتی هم دانشگاهیت بود و میخواست دلتو به دست بیاره*
(درخواستی بشم، این بشه اصن تو ویس نیست)
(چانگبین ویو)
صبح بود و من بازم به این فکر میکردم چطور میتونم به ا/ت بگم که بهش علاقه دارم، البته تو این کار دوستامم کمکم میکردن ولی بازم نمیتونستم، خیلی برام سخت بود.
آماده شدم و با سونگمین باهم راه افتادیم بریم دانشگاه.
(÷ سونگمین . +چانگبین)
÷ خب چیشد بلخره بهش گفتی؟
+نه، نمیدونم چجوری بهش بگم
÷خب اسکل برو تو روش بگو من بهت علاقه دارم(خیلیم عالی)
+سونگمین سخته، میفهمی؟سخته
.
.
(ادمینم فادات شم)
چانگبین و بقیه دوستاش(همین پسرای خودمون)باهم داشتن به چانگبین کمک میکردن تا بتونه یه راهی پیدا کنه که به ا/ت بگه
(ا/ت ویو)
(یه لحظه وایسین دستم جر خورد😐)
یه چند روزیه که چانگبین کمی عجیب رفتار میکنه، ولی بازم با این حال برام خیلی جذابه، زیادی کیوتههه کاش بتونم بهش بگم(خببب داستان داره جالب میشههه)
(آیم ادمین)
چانگبین با اکیپ خفنشون یه چیزی چیدن اصن اووف، خب بریم بهتون بگم.
سونگمین که کلا یه جورایی تو اکیپ پایه ترین بود و با چانگبین صمیمی ترین بود همه ی اینارو چیده بود.
سونگمین رفت سمت ا/ت و ازش خواست که بیاد به سالن اصلی دانشگاه.
وقتی ا/ت رفت سالن خیلی شلوغ بود چون کل بچها چانگبین رو دوست داشتن و چانگبین بین همه وایساده بود.
پسرا هم پشت چانگبین وایسادن و هر کدوم یه کاغذ دستشون بود که نوشته بود
ا/ت.من.بهت.علاقه.دارم(ریدم😐🤌🏻)
اینو قشششششنگ ریدم
بیا پارت بعدی
و خداوند هر کسی را که لایک نکند تبدیل به دلقک میکند
۸.۴k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.