پارت چهار دوباره عاشقی
ویو ات
وقتی وارد شدم کوان دیدم که رو صندلی نشسته بود چند تا از دوستاش هم پیشش رفتم جلو کوان و گفتم(علامت ات+علامت کوان ×)
+باید باهات حرف بزنم
×سلام سلام خانوم ات چه عجبی یه سر به ما زدید شما باشه خب حرفت بزن
+ببین یا خودت اون رفیق عوضی تو دهنش میبندی یا خودم میدونم باید چیکار کنم
× کیو میگی منظورت یونجون هست
+ اره
×خب من چیکار کنم نمیتونم که بکشمش
+تو اگه بخوای هرکاری میتونی بکنی حتی میتونی بکشیش ولی اگه یه بار دیگه بشنوم یه چرت و پرته دیگه گفته اونوقت برای تو بد میشه میدونی که بابات با بابام شریک و داره از این سود زیادی میبره پس
×باشه باشه حلش میکنم
× آفرین پسر خوب
+ من دیگه میرم خداحافظ
× باشه خداحافظ
از اونجا اومدم بیرون و رفتم سوار ماشینم شدم و راه افتادم به سمت خونه
ویو کوان
ات رفت که یهو تهیونگ پرسید ( علامت تهیونگ ÷و کوان ×)
÷کوان این دختره کی بود
×اسمش اته و دوست دختر سابق یونجون هست
÷ چقدر با همه دخترایی که تو این چند روز اومدم کره دیدم فرق داشت خیلی هات بود
×ات اینطوری نبود ات قبلا خوشگلترین دختر بین دخترا بود البته هنوزم هست ولی دیگه اجازه نمیده کسی باهاش وارد رابطه بشه قبلا با خیلی از پسرا وارد رابطه بود و اصلا براش مهم نبودن پسرا
÷ منظورت از قبلا چیه
×قبل از اینکه با یونجون وارد رابطه بشه
÷ مگه یونجون چیکار کرد که ات اینطوری شد
× خب سال قبل که یونجون تازه وارد مدرسه ات شده بود اینا باهم خیلی صمیمی شدن و وارد رابطه شدن و ات عاشق یونجون شد ولی یونجون دختر باز بود و به ات خیانت کرد و از اون موقع به بعد دیگه ات وارد رابطه نشد و نتونستم به بقیه اعتماد کنه
وقتی وارد شدم کوان دیدم که رو صندلی نشسته بود چند تا از دوستاش هم پیشش رفتم جلو کوان و گفتم(علامت ات+علامت کوان ×)
+باید باهات حرف بزنم
×سلام سلام خانوم ات چه عجبی یه سر به ما زدید شما باشه خب حرفت بزن
+ببین یا خودت اون رفیق عوضی تو دهنش میبندی یا خودم میدونم باید چیکار کنم
× کیو میگی منظورت یونجون هست
+ اره
×خب من چیکار کنم نمیتونم که بکشمش
+تو اگه بخوای هرکاری میتونی بکنی حتی میتونی بکشیش ولی اگه یه بار دیگه بشنوم یه چرت و پرته دیگه گفته اونوقت برای تو بد میشه میدونی که بابات با بابام شریک و داره از این سود زیادی میبره پس
×باشه باشه حلش میکنم
× آفرین پسر خوب
+ من دیگه میرم خداحافظ
× باشه خداحافظ
از اونجا اومدم بیرون و رفتم سوار ماشینم شدم و راه افتادم به سمت خونه
ویو کوان
ات رفت که یهو تهیونگ پرسید ( علامت تهیونگ ÷و کوان ×)
÷کوان این دختره کی بود
×اسمش اته و دوست دختر سابق یونجون هست
÷ چقدر با همه دخترایی که تو این چند روز اومدم کره دیدم فرق داشت خیلی هات بود
×ات اینطوری نبود ات قبلا خوشگلترین دختر بین دخترا بود البته هنوزم هست ولی دیگه اجازه نمیده کسی باهاش وارد رابطه بشه قبلا با خیلی از پسرا وارد رابطه بود و اصلا براش مهم نبودن پسرا
÷ منظورت از قبلا چیه
×قبل از اینکه با یونجون وارد رابطه بشه
÷ مگه یونجون چیکار کرد که ات اینطوری شد
× خب سال قبل که یونجون تازه وارد مدرسه ات شده بود اینا باهم خیلی صمیمی شدن و وارد رابطه شدن و ات عاشق یونجون شد ولی یونجون دختر باز بود و به ات خیانت کرد و از اون موقع به بعد دیگه ات وارد رابطه نشد و نتونستم به بقیه اعتماد کنه
۳.۵k
۱۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.