موقعیت با باجی رفتی مهمونی
موقعیت با باجی رفتی مهمونی
کلی لباس امتحان میکنی و همش ازش میپرسی که کدوم بیشتر بهت میاد اونم میگه این زیادی بازه یکی بهتر بپوش
سوار ماشین میشید میگه با کسی گرم نمیگیری ها کنار خودم میمونی تو هم طبق معمولا میگی چشم ددی
با هم میرین تو، دستت رو میگیره و تو هم گونه هات سرخ میشه و اونم میگه نباید خجالت بکشی ددی ناراحت میشه
با هم نشستین و دارین مست میکنین که دستت رو میگیره و میره برقصین
وقتی مست مست شد و میخاین برگردین خونه و سوار ماشین شدین و یه دستش رو گذاشته رو پات و با اون دستش با سرعت خیلی زیاد رانندگی میکنه
میرسین به خونه و میوفته رو تخت و کراواتشو با دستش گشاد میکنه و دکمه های اول پیرهنشو باز میکنه(یمته کوداسای) چند دقیقه همین جوری میمونه بعد بهت نگاهی شیطانی میکنه😂🥲 و بغلت میکنه و میزارتت رو تخت... بقیش رو خودتون با ذهن منحرفتون تصور کنید که چه اتفاقی میوفته^^
کلی لباس امتحان میکنی و همش ازش میپرسی که کدوم بیشتر بهت میاد اونم میگه این زیادی بازه یکی بهتر بپوش
سوار ماشین میشید میگه با کسی گرم نمیگیری ها کنار خودم میمونی تو هم طبق معمولا میگی چشم ددی
با هم میرین تو، دستت رو میگیره و تو هم گونه هات سرخ میشه و اونم میگه نباید خجالت بکشی ددی ناراحت میشه
با هم نشستین و دارین مست میکنین که دستت رو میگیره و میره برقصین
وقتی مست مست شد و میخاین برگردین خونه و سوار ماشین شدین و یه دستش رو گذاشته رو پات و با اون دستش با سرعت خیلی زیاد رانندگی میکنه
میرسین به خونه و میوفته رو تخت و کراواتشو با دستش گشاد میکنه و دکمه های اول پیرهنشو باز میکنه(یمته کوداسای) چند دقیقه همین جوری میمونه بعد بهت نگاهی شیطانی میکنه😂🥲 و بغلت میکنه و میزارتت رو تخت... بقیش رو خودتون با ذهن منحرفتون تصور کنید که چه اتفاقی میوفته^^
۶.۲k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.