آیدلان شب پارت ۸
" کیا "
حس عجیبی داشتم چون من باهاش کات کرده بودم ولی هنوز هم بهش حس داشتم
البته دلیل کلت کردنمم این بود که منو تهدید کرده بودن و نگران بودم که آسیب ببینه ...
" لنا "
کیا رفت پشتم دستم و گرفت و داشت مطمئن میشد مفصلام در نرفته منم گفتم
÷ چیکار میکنی
. میبینم مفصلات در رفتا یا نرفتخ
÷ چرا این کار رو میکنی
. چون هم گروهیم هستی و اگه تو چیزیت بشه تقصیر منه
÷ بعد از من با چند نفر وارد رابطه شدی ؟
. نزدیک ده بیست نفر ، میخوای چیکار کنی ؟ به چه کارت میاد ؟ " با چشمای سرد و بی روح "
÷ دلم میخواد بدونم
از چشاش فهمیدم که با هیچکی وارد رابطه نشده خوشحال شدم چون هنوز دوسش داشتم
خدمتکار : بانو غذاتون آماده هست
. مرسی
خدمتکار : خواهش میکنم بانو
. حالت چهره کیا : 😊
" کیا"
با لنا رفتیم سر سفره نشستیم غذا خوردیم بعدش رفتیم لباس عوض کردیم و به سمت خونه اکیپمون حرکت کردیم
" تو راه "
. لنا
÷ بله ؟
. متاسفم
÷ برای چی ؟
. بخاطر کاتمون
÷ " سکوت کردن "
. منو تهدید کردن که باهم کات کنیم
÷ چی ؟
. همین که شنیدی
÷ میخوام یه سوال بپرسم
. چه سوالی ؟
÷ بعد من با چند نفر وارد رابطه شدی ؟
. هیچکی
. لنا میدونی که من اگه یه نفر رو دوست داشته باشم سر رابطمون میمونم و خیانت نمیکنم
÷ آره به خاطر همین همیشه دوستت دارم و داشتم
÷ بیا دوباره سر رابطمون بر گردیم
. مطمئنی ؟
÷ آره
. پس باشه ولی من چند روز وقت نیاز دارم افکارم مرتب شن
÷ حتما
" لنا "
رسیدیم به عمارت و وارد شدیم همه سرمون جمع شدن
! چرا اینقدر دیر کردین ؟
÷ کارمون زیاد بود
. بعدشم رفتیم رستوران
! آره
آی : کیا مطمئنی ؟
. آره چرا میپرسی ؟
لیا : پشت گردن لیا یک خط هست و پشت دست تو هم یک خراش هست
. نگران نباش هیچی نشده
÷ من میریم لباس عوض کنم
! باشه
. منم میرم
" کیا "
داشتم از پله ها میرفتم بالا ، رفتم تو اتاقم که لنا من چسبون به دیوار و گفت
÷ دیدی اونا هم متوجه شدن یه اتفاقی افتاده
منم که کرمم گرفته بود صورتم رو نزدیک صورتش کردم و بعدش کنار گوشش گفتم
. اونا فقط حدث زدن
به صورت لنا نگاه کردم کاملا سرخ شده بود
÷ بیشعور
. دیگه
. من میرم حموم
÷ باشه
رفتم تو حموم شروع به دوش گرفتن کردم که بهو در باز شد و فکر کنم لنا اومد داخل خدا رو شکر که بیرون دوش با شیشه زد دید پوشونده شده و نه صدایی میره بیرون نه صدایی میاد تو،
، یهو .......
لایک و فالو فراموش نشه
لطفا گزارش نکنین
حس عجیبی داشتم چون من باهاش کات کرده بودم ولی هنوز هم بهش حس داشتم
البته دلیل کلت کردنمم این بود که منو تهدید کرده بودن و نگران بودم که آسیب ببینه ...
" لنا "
کیا رفت پشتم دستم و گرفت و داشت مطمئن میشد مفصلام در نرفته منم گفتم
÷ چیکار میکنی
. میبینم مفصلات در رفتا یا نرفتخ
÷ چرا این کار رو میکنی
. چون هم گروهیم هستی و اگه تو چیزیت بشه تقصیر منه
÷ بعد از من با چند نفر وارد رابطه شدی ؟
. نزدیک ده بیست نفر ، میخوای چیکار کنی ؟ به چه کارت میاد ؟ " با چشمای سرد و بی روح "
÷ دلم میخواد بدونم
از چشاش فهمیدم که با هیچکی وارد رابطه نشده خوشحال شدم چون هنوز دوسش داشتم
خدمتکار : بانو غذاتون آماده هست
. مرسی
خدمتکار : خواهش میکنم بانو
. حالت چهره کیا : 😊
" کیا"
با لنا رفتیم سر سفره نشستیم غذا خوردیم بعدش رفتیم لباس عوض کردیم و به سمت خونه اکیپمون حرکت کردیم
" تو راه "
. لنا
÷ بله ؟
. متاسفم
÷ برای چی ؟
. بخاطر کاتمون
÷ " سکوت کردن "
. منو تهدید کردن که باهم کات کنیم
÷ چی ؟
. همین که شنیدی
÷ میخوام یه سوال بپرسم
. چه سوالی ؟
÷ بعد من با چند نفر وارد رابطه شدی ؟
. هیچکی
. لنا میدونی که من اگه یه نفر رو دوست داشته باشم سر رابطمون میمونم و خیانت نمیکنم
÷ آره به خاطر همین همیشه دوستت دارم و داشتم
÷ بیا دوباره سر رابطمون بر گردیم
. مطمئنی ؟
÷ آره
. پس باشه ولی من چند روز وقت نیاز دارم افکارم مرتب شن
÷ حتما
" لنا "
رسیدیم به عمارت و وارد شدیم همه سرمون جمع شدن
! چرا اینقدر دیر کردین ؟
÷ کارمون زیاد بود
. بعدشم رفتیم رستوران
! آره
آی : کیا مطمئنی ؟
. آره چرا میپرسی ؟
لیا : پشت گردن لیا یک خط هست و پشت دست تو هم یک خراش هست
. نگران نباش هیچی نشده
÷ من میریم لباس عوض کنم
! باشه
. منم میرم
" کیا "
داشتم از پله ها میرفتم بالا ، رفتم تو اتاقم که لنا من چسبون به دیوار و گفت
÷ دیدی اونا هم متوجه شدن یه اتفاقی افتاده
منم که کرمم گرفته بود صورتم رو نزدیک صورتش کردم و بعدش کنار گوشش گفتم
. اونا فقط حدث زدن
به صورت لنا نگاه کردم کاملا سرخ شده بود
÷ بیشعور
. دیگه
. من میرم حموم
÷ باشه
رفتم تو حموم شروع به دوش گرفتن کردم که بهو در باز شد و فکر کنم لنا اومد داخل خدا رو شکر که بیرون دوش با شیشه زد دید پوشونده شده و نه صدایی میره بیرون نه صدایی میاد تو،
، یهو .......
لایک و فالو فراموش نشه
لطفا گزارش نکنین
۲.۵k
۰۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.