I am just your bodyguard (part-3-)
+ رییس اومد طرفو خاست باهام حرکت خفت گیری رو انجام بده و منم بیهوشش کردم
نامجون:اون فقط خواسته تو رو امتحان کنه چرا بیهوشش کردی ؟
+خب یکی بخواد منو خفت کنه باید بیهوشش کنم وگرنه منو خفه میکنه بعد از اینکه رییس به هوش اومد قبولم میکنه ولی اگه من بیهوشش نکره بودم قبولم نمیکرد . چون در مقابل خفت گیری باید بیهوشش کنیم
نامجون:باشه حالا بیا ببریمش
کمکشون کردم که ببرن دفترش
رفتیم دفترش و گذاشتیم روی کاناپه توی اتاق و کمی موندیم تا به هوش بیاد اون موقع کوک ازم سوال پرسید
کوک : چطوری میخوای ازمون مراقبت کنی منظورم اینه که روش مراقبت کردنت چطوریه
+بخوام به طور کلی بگم قراره تا وقتی که گروه دیسبند بشه از همتون مراقبت کنم و بعد از دیسبند شدن فقط از تو و وقتی که متاهل شدین از شما و همسرتون و وقتی بچه دار شدیم از کل خوانواده جئون مراقبت کنم . این مراقبت شامل مراقبت پزشکی و پرستاری بچه هم میشه
کوک:اها بعد قراره شماکجا بمونین؟
+تو خونه شما ولی اتاق جدا . نگران نباشین ما به جز یه ارباب و بادیگارد هیچ رابطه ای باهم نداریم
کوک : و یه سوال دیگه شما آرمی نیستین درسته ؟
+بله درسته
کوک:پس را روی گردنتون آرم بیتیاس تتو کردی؟
دستی به گردنم کشیدم و با جدیت گفتم
+دوستم ارمیه اون خواست تتو بزنیم ولی من علاقه ای به تتو ندارم و به خاطر دوستم تتو کردم
کوک: اگه آرمی باشین ما میتونیم رییس رو راضی کنیم
+گفتم که نیستم
کمی مکث کردم و پرسیدم
+میتونم برنامتون رو ببینم ؟
برنامه رو نگاه کردم باید میرفتن به سالن ورزش و برای کنسرت جدید آماده میشدن و بعد باید به خونشون برن . خوبه امروز زیاد سرم شلوغ نیست
راستش تو فکرم بود که یه سری به خوانوادمو بزنم با این کاری که کردم عمرا اگه اجازه بدن اه چرا اخه
برنامه رو تحویل دادم که اون موقع رییس به هوش اومد و دو روبرش رو نگاه کرد پاشد و لباسش رو مرتب و به من نگاه کرد
رییس:خب ات، قبولی خیلی خوب هم حرکات رو انجام دادین و اینکه چون مهارت های تو قوی تر از بقیه بادیگارد ها هست تو رییسشون هستی و یه درجه بالاتر از اونایی
+ممنون
:)
نامجون:اون فقط خواسته تو رو امتحان کنه چرا بیهوشش کردی ؟
+خب یکی بخواد منو خفت کنه باید بیهوشش کنم وگرنه منو خفه میکنه بعد از اینکه رییس به هوش اومد قبولم میکنه ولی اگه من بیهوشش نکره بودم قبولم نمیکرد . چون در مقابل خفت گیری باید بیهوشش کنیم
نامجون:باشه حالا بیا ببریمش
کمکشون کردم که ببرن دفترش
رفتیم دفترش و گذاشتیم روی کاناپه توی اتاق و کمی موندیم تا به هوش بیاد اون موقع کوک ازم سوال پرسید
کوک : چطوری میخوای ازمون مراقبت کنی منظورم اینه که روش مراقبت کردنت چطوریه
+بخوام به طور کلی بگم قراره تا وقتی که گروه دیسبند بشه از همتون مراقبت کنم و بعد از دیسبند شدن فقط از تو و وقتی که متاهل شدین از شما و همسرتون و وقتی بچه دار شدیم از کل خوانواده جئون مراقبت کنم . این مراقبت شامل مراقبت پزشکی و پرستاری بچه هم میشه
کوک:اها بعد قراره شماکجا بمونین؟
+تو خونه شما ولی اتاق جدا . نگران نباشین ما به جز یه ارباب و بادیگارد هیچ رابطه ای باهم نداریم
کوک : و یه سوال دیگه شما آرمی نیستین درسته ؟
+بله درسته
کوک:پس را روی گردنتون آرم بیتیاس تتو کردی؟
دستی به گردنم کشیدم و با جدیت گفتم
+دوستم ارمیه اون خواست تتو بزنیم ولی من علاقه ای به تتو ندارم و به خاطر دوستم تتو کردم
کوک: اگه آرمی باشین ما میتونیم رییس رو راضی کنیم
+گفتم که نیستم
کمی مکث کردم و پرسیدم
+میتونم برنامتون رو ببینم ؟
برنامه رو نگاه کردم باید میرفتن به سالن ورزش و برای کنسرت جدید آماده میشدن و بعد باید به خونشون برن . خوبه امروز زیاد سرم شلوغ نیست
راستش تو فکرم بود که یه سری به خوانوادمو بزنم با این کاری که کردم عمرا اگه اجازه بدن اه چرا اخه
برنامه رو تحویل دادم که اون موقع رییس به هوش اومد و دو روبرش رو نگاه کرد پاشد و لباسش رو مرتب و به من نگاه کرد
رییس:خب ات، قبولی خیلی خوب هم حرکات رو انجام دادین و اینکه چون مهارت های تو قوی تر از بقیه بادیگارد ها هست تو رییسشون هستی و یه درجه بالاتر از اونایی
+ممنون
:)
۷.۹k
۲۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.