P11
( ا.ت )
ک یهو دوتا دست دورم حلقه شد و ی چونه روی شونه هام فرود اومد
خشکم زد نمیدونستم چیکار کنم همونجوری مونده بودم ک یهو گف : دوستت دارم
منم همینطور....عاام خب دیگ چیزه لوس نشیم بزا بریم یچی بخوریم
کوک : خنده *
( جونگ کوک )
خدای من این بشر خیلی کیوته
من عاشقش شدم ؟ اره فکنم
اولش فق ی دوست داشتن ساده بود اما الان فکنم من عاشق شدم...
( ا.ت )
غذا خوردیمو نشست رو مبل یه نیم ساعت گذشت گفتم : ببخشید من قصد بدی ندرم واقعا ولی بم خونه تنهاست نمیخوای بری پیشش بد برداشت نکنیا من دوس درم بمونی فق بخاطر بم میگم
کوک : هووومم...پس دوس دری من بمونم پیشت....
ا.ت : ....
کوک : خنده *
چر میخندی خو
کوک : هیچ بیا بغلت کنم ک برم
( ا.ت )
رفتم بغلش کردم پیشونیمو بوسید و رفت
شرایط :
15 لایک
6 کامنت
ک یهو دوتا دست دورم حلقه شد و ی چونه روی شونه هام فرود اومد
خشکم زد نمیدونستم چیکار کنم همونجوری مونده بودم ک یهو گف : دوستت دارم
منم همینطور....عاام خب دیگ چیزه لوس نشیم بزا بریم یچی بخوریم
کوک : خنده *
( جونگ کوک )
خدای من این بشر خیلی کیوته
من عاشقش شدم ؟ اره فکنم
اولش فق ی دوست داشتن ساده بود اما الان فکنم من عاشق شدم...
( ا.ت )
غذا خوردیمو نشست رو مبل یه نیم ساعت گذشت گفتم : ببخشید من قصد بدی ندرم واقعا ولی بم خونه تنهاست نمیخوای بری پیشش بد برداشت نکنیا من دوس درم بمونی فق بخاطر بم میگم
کوک : هووومم...پس دوس دری من بمونم پیشت....
ا.ت : ....
کوک : خنده *
چر میخندی خو
کوک : هیچ بیا بغلت کنم ک برم
( ا.ت )
رفتم بغلش کردم پیشونیمو بوسید و رفت
شرایط :
15 لایک
6 کامنت
۶.۳k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.