𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟔
(همونجا بود که دیگه شکستم رو زانو هام افتادم و شروع کردم از ته دل گریه کردن)
ته : اینقدر معصوم بازی در نیار
(اومد جلو از بازوت گرفت و پرتت کرد رو تخت و لباست از تنت در آورد انداخت پایین کاملا زیرش لخــt بودی)
ات: نکنننننننننننننن خواهش می کنم.............. تروخداااا نکنننن
(زیر دستش زجه میزدی اما تفاوتی نداشت...... به زور خوابودنت رو تخت نشست روت که نتونی بلند شی)
ات :اییی
(با یه دستش حواسش بود بلند نشی و با دست دیگش دکمه شلوارش و باز کرد و از تنش در آورد همراه با...باکـــsــرش
ات = نههههههههههههه خواهش می کنممممممممممممم
شروع کردی به دست و پا زدن اما فایده ایی نداشت زورش از تو خیلی بیشتر بود
💢این فیک فول اsـــمات هست جنبه نداری نخون و گزارش نده💢
⭕️اsــمات تو کامنت ها⭕️
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟔
(همونجا بود که دیگه شکستم رو زانو هام افتادم و شروع کردم از ته دل گریه کردن)
ته : اینقدر معصوم بازی در نیار
(اومد جلو از بازوت گرفت و پرتت کرد رو تخت و لباست از تنت در آورد انداخت پایین کاملا زیرش لخــt بودی)
ات: نکنننننننننننننن خواهش می کنم.............. تروخداااا نکنننن
(زیر دستش زجه میزدی اما تفاوتی نداشت...... به زور خوابودنت رو تخت نشست روت که نتونی بلند شی)
ات :اییی
(با یه دستش حواسش بود بلند نشی و با دست دیگش دکمه شلوارش و باز کرد و از تنش در آورد همراه با...باکـــsــرش
ات = نههههههههههههه خواهش می کنممممممممممممم
شروع کردی به دست و پا زدن اما فایده ایی نداشت زورش از تو خیلی بیشتر بود
💢این فیک فول اsـــمات هست جنبه نداری نخون و گزارش نده💢
⭕️اsــمات تو کامنت ها⭕️
۴.۵k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.