پارت ۱۲

پارت ۱۲
یه روز قبل از عروسی صبح
جیمین : بیدار شو بریم خرید
نایون : بزار بخوابم لطفا ۱۰ دقیقه دیگه بیدار میشم
جیمین : بیدار شو دیره ساعت ۱۲ س
نایون : چی ؟ الان بیدار میشم
جیمین : پس من میرم پایین تو کار لازمت رو انجام بده بیا پایین
نایون : باشه
خب راستش با جیمین دارم کنار میام ولی فکر میکنم که کم کم دارم عاشقش میشم
لباس پوشیدم ( عکسش رو میزارم )
نایون : من حاضرم
جیمین : بریم
سوار ماشین شدیم رفتیم سمت پاساژ اول من لباس انتخاب کردم رفتم یه لباس پوشیدم
جیمین : نه این نه زیادی بازه برو عوض کن
رفتم یکی دیگه رو پوشیدم
جیمین : نه این زیادی شلوغه
یکی دیگه پوشیدم
جیمین ذهنش باز مونده بود
نایون : این خوبه ؟
جیمین : اره خیلی بهت میاد ( لبخند ) ‌
جیمین : بریم سراغ کفش
رفتم سراغ کفش انتخاب کردیم
نایون : تو چی پس ؟
جیمین : من از قبل سفارش دادم بریم یه چیزی بخوریم
نایون : اره بریم
رفتیم یه رستوران یه چیزی خوردیم رفتیم سمت خونه شب شده بود رفتم روی تخت ولو شدم و خوابیدم

اسلاید ۲ لباس بیرونی نایون
اسلاید ۳ لباس عروسی